155
رفتار اخلاقی انسان با خود

لذت‌طلبی. چنین ویژگی‌‌هایی، در درون هر انسان شهود می‌شود و جزو شناخت او از خود قرار می‌گیرد. بُعد دوم شناخت از خود، تقریباً اختصاصی است، یا ممکن است اختصاصی باشد. انواع علایق شخصی، استعدادها، قابلیت‌ها، ضعف‌ها، ناتوانی‌ها و برخی حبّ‌ و ‌بغض‌ها از جمله خود‌آگاهی‌هایی است که میان همه افراد نوع بشر مشترک و یکسان نیست.

شناخت اختصاصی، به دو بخش تقسیم می‌شود: قسم نخست، باورهای مربوط به امور اخلاقی است؛ اما قسم دوم آن، به اخلاق ارتباط ندارد. برای مثال، اینکه فردی بداند از حافظه قوی برخوردار است، یا در فهم ریاضی استعداد دارد، شناختی است که به اخلاق و موضوع بحث ما ارتباط ندارد.

آگاهی هر کس به رفتارهای خویش را می‌توان نوعی شناخت خود دانست. آن‌گونه که قرآن کریم می‌فرماید: (بَلِ الْإِنْسانُ عَلی‏ نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ وَ لَوْ ألْقی‏ مَعاذِیرَة).۱

علامه طباطبایی درباره این آیه و آگاهی انسان به خود می‌نویسد:

و کلمة «بصیرت» به معنای رؤیت قلبی و ادراک باطنی است، واطلاق این بصیرت بر خود انسان،‌ یا از باب «زید عدل است» می‏باشد، و یا تقدیر آن «الانسان علی نفسه ذو بصیرة» است... و معنای آیه این است که انسان، صاحب بصیرت بر نفس خویش است، و خود را بهتر از هر کس می‏شناسد، و اگر با ذکر عذرها از خود دفاع می‏کند، صرفاً برای این است که‏ عذاب را از خود برگرداند.۲

البته این آیه شریفه، مربوط به آگاهی انسان به نفس خویش در روز حساب و هنگام حاضر شدن در محشر و پیشگاه عدل خداوند است؛ اما به دلیل اطلاق آیه، و نیز روایات معصومان علیهم السّلام در استفاده از آیه در موارد مربوط به دنیا، می‌شود استدلال کرد که این آیه شریفه به قیامت اختصاص ندارد و انسان همواره شاهد نفس خویش و رفتارها و حتی خطورات قلبی و افکار خود است. امام صادق علیه السلام در پاسخ به کسی که از کمترین اندازه خواب (خفقه) می‌پرسد که به بطلان وضو می‌انجامد، می‌فرماید:

1.. قیامت:۱۴.

2.. المیزان فی تفسیر القرآن: ج۲۰ ص۱۰۶.


رفتار اخلاقی انسان با خود
154

شناخت‌ها خود‌شناسی است،۱ و راه رسیدن به رستگاری برتر در گرو آن است۲ و رسیدن به نهایت هر علم، با شناخت نفس ممکن می‌شود؛۳ و آنگاه که هلاکت و بدبختی، نتیجه جهالت و نادانی به خود و منزلت خویش است، کدام میوه ارزشمند‌تر از شناخت خویش و کدام رفتار، پسندیده‌تر از تلاش برای شناخت خود خواهد بود؟

البته خود شناسی، فرایند است؛ یعنی انسان برای خودشناسی اقداماتی صورت می‌دهد و این اقدامات در گستره زمان شکل می‌گیرد و نیز از تنوع برخوردار است. آدمی گاه با تفکر، گاه از طریق آموختن، گاه با تجربه و گاه از طریق شهود، به خودآگاهی نائل می‌شود. برای خودشناسی، از انسان‌شناسی نیز استفاده می‌شود؛ یعنی آنچه از طریق علم حصولی برای شناخت نوع انسان، به دست می‌آوریم و از آن به «انسان‌شناسی» تعبیر می‌کنیم؛ در خودشناسی نیز سودمند است و نوعی خودشناسی است اگرچه خودشناسی فقط با تکیه بر انسان‌شناسی کامل نخواهد شد. کامل‌ترین خودشناسی آن است که هم از یافته‌های مربوط به انسان‌شناسی بهره بَرَد، و هم از شناخت درونی و شهودی به خود مدد جوید. بنابراین خودشناسی بدون استفاده از خودشناسی شهودی، هرگز تحقق نخواهد یافت. خلاصه آنکه فرایند خود شناسی، اقدامی است که انسان برای یافتن پاسخ پرسش «من کیستم؟» صورت می‌دهد و آگاهی از خود، محصول این فرایند است. آگاهی از خود، که در اصطلاح علم روان‌شناسی «خود‌پنداره»۴ یا «خود‌پنداشت» نامیده می‌شود تلقی یا باور هر انسان از خویشتن خویش است.

الف ـ مصادیق شناخت خود

شناخت هر انسان از خود، دو بُعد دارد: بُعد نخست آن مربوط است به آنچه میان همه افراد نوع آدمی مشترک است؛ گرچه ممکن است در برخی موارد دارای قوّت و ضعف باشد؛ مانند کمال‌خواهی، زیبایی‌دوستی، جاودانگی‌طلبی، میل به آزادی و

1.. غرر الحکم: ح۳۱۹: معرفة النفس انفع المعارف.

2.. عیون الحکم و المواعظ: ص۴۹۷ : نال الفوز الاکبر من ظفر بمعرفة النفس.

3.. غرر الحکم: ح۲۹۳: من عرف نفسه فقد انتهی الی غایة کل علم معرفة.

4.. انگیزش و هیجان: ص‌۱۷۹.

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8111
صفحه از 327
پرینت  ارسال به