مقدمه
اصلاح رفتار اخلاقی انسان با خود، و ابتنای آن بر اصول و ارزشهای اسلامی، به رغم اهمیتش، کمتر کانون عنایت اندیشمندان بزرگ صاحبقلم قرار گرفته است. در این اثر کوشیدهایم مفهوم و اهمیت رفتار اخلاقی انسان با خود، و شناخت نفس به منزله یکی از مهمترین رفتارهای اخلاقی و پسندیده، تبیین و راههای دستیابی به آن به بحث گذاشته شود. در این جهت، نگارنده بر این اعتقاد است که انسان در ارتباط با خود، سه نوع مواجهه شناختی، احساسی و رفتاری خواهد داشت. او برای اصلاح رفتارهای اخلاقی با نفس خویش یا همان مواجهه رفتاری با خود، نیازمند ساماندهیِ دو نوع مواجهه نخست، یعنی مواجهه شناختی و مواجهه احساسی است.
میدانیم که بلوغ، عقل، علم و آگاهی یا امکان تحصیل آن، قدرت و توانایی، مضطر نبودن، نبود اکراه و مجبور نشدن به انجام دادن عملی، و دارای قصد بودن، از شرایطِ مسئولیت اخلاقی یا بهطورکلی شرایط تحقق تکالیف، اعم از تکالیف شرعی، قانونی یا اخلاقی است. پس بدون هریک از این شرایط، وظیفه و تکلیفی بر عهده آدمی منجز نخواهد شد. ازاینرو رفتارها بر اساس دیدگاه اندیشمندان علم اخلاق از گذشته تاکنون، به این چهار دسته تقسیم میشود:
۱. رفتار انسان با خدا (رابطه انسان با خدا)؛
۲. رفتار انسان با خود (رابطه انسان با خود)؛
۳. رفتار انسان با جامعه (رابطه انسان با همنوعان)؛
۴. رفتار انسان با طبیعت (رابطه انسان با طبیعت).