147
رفتار اخلاقی انسان با خود

است که برای انسان‌ها در زندگی پیش می‌آید. در زندگی، حوادث بسیاری واقع می‌شود که اضطرار و استیصال برای انسان رخ می‌دهد و در آن لحظه، انسان خود را تنها احساس می‌کند و جز خدا پناه و یاوری نمی‌یابد؛ فقط او را ناظر احوال خود و قادر بر یاری خویش می‌بیند و آنگاه است که در درون با او نجوا، و از او استمداد می‌کند؛ حوادثی چون: اتفاقات ناگوار برای خانواده به‌ویژه فرزند آنگاه که پزشکان از درمان و مداوا ناامید شوند، یا هنگامی که دست آدمی از همه جا برای تأمین هزینه عمل جراحی فرزند کوتاه می‌شود و امیدی برایش باقی نمانده باشد، یا وقتی که بی‌گناه در بند قانون گرفتار شده و هیچ گواهی بر تبرئه خود نداشته باشد و همه شواهد علیه او باشد. در این مواقع، علی‌رغم قطع همه امیدهای ظاهری، در عمق دل و گوشه‌ای از قلب آدمی، امیدی دیگر نمایان می‌شود و او را وامی‌دارد تا در درون، با موجودی که برای او حضور، شنوایی، بینایی و قدرتِ بی‌نهایت قایل است نجوا کند و برای رفع نیاز و اضطرار خویش از او استمداد کند. خداوند در طول زندگی هر انسان، بارها خود را از این طریق یا از طرق دیگر به بنده‌اش می‌شناساند و وابستگی مطلق او را به شهود او می‌رساند و فقط انسان‌های بیداردل، از این تجارب درس می‌گیرند و هدایت می‌شوند؛ اما بیشترِ انسان‌ها پس از مدتی آن تجربه را فراموش می‌کنند و حقیقت عین‌الربطی خود و وابستگی و نیاز مطلق خویش، و بی‌نیازی و قدرت مطلق خداوند را از یاد می‌برند.

بر اساس آنچه گذشت، با تهذیب نفس می‌توان قلب خود را برای تابش معرفت قلبی و شهودی بر آن، و دریافت معارف آماده کرد و خویشتن را از نتیجه شناخت شهودی بهره‌مند کرد. شکل ذیل، انواع شناخت عقلی و قلبی را نشان می‌دهد.


رفتار اخلاقی انسان با خود
146

أعْرَضْتُمْ).۱

و چون در دریا شما را خطری پیش آید، همه آن‌ها که می‌پرستیدید از نظرتان محو می‌شود، مگر او؛ و چون شما را به ساحل نجات برساند]مجدداً غافل شده[از او روی می‌گردانید.

امام صادق علیه السلام به معرفت قلبیِ ناشی از این تجربه تصریح کرده است. ایشان در پاسخ به کسی که از خداوند و چگونگی شناخت او می‌پرسد، به این نوع تجربه اشاره کرده، خدا را از این طریق به او می‌شناساند. در این نوع شناخت، شهودِ ناتوانی، عجز و درماندگی و نیز وابستگیِ خود به نیرویی قادر و متعال، فرد را ابتدا به «خودآگاهی» و سپس به «خداآگاهی» می‌رساند. امام می‌فرماید:

آیا هرگز بر کشتی سوار شده‏ای؟ گفت: آری.

فرمود: آیا آن کشتی که سوار شده‏ای شکسته است؟ در حالتی که کشتی دیگری برای نجات تو نبوده باشد و خودت هم شناگری را نیاموخته باشی؟ گفت: آری.

فرمود: آیا در چنین هنگامی، قلب تو متوجه این موضوع شد که چیزی هست که تو را از این ورطه و غرقاب، نجات و خلاصی دهد؟ گفت: آری.

امام صادق فرمود: همان چیز خداست. او همان خدایی است که هنگامی که هیچ نجات‌دهنده‏ای وجود ندارد، بر نجات انسان قدرت دارد. اوست که هنگامِ نبودن هیچ‌گونه فریادرسی، به فریاد انسان می‌رسد.۲

معرفت قلبیِ اشاره‌شده در بیان امام صادق علیه السلام، معرفت قلبی به خداست؛ اما این شناخت محصول شهود عجز و نیاز و وابستگی خود است. این شهود شبیه هنگامی است که در عالم ذر، خدا خودِ انسان را به او نمایاند و به‌واسطه این خودآگاهی، مقام ربوبی خویش را به او نشان داد. سپس از او اعتراف گرفت که او پروردگار بی‌همتاست.۳

آنچه در متون یادشده به آن اشاره شده است، نمونه‌ای از موارد بی‌شمار اضطرار

1.. اسرا: ۶۷.

2.. التوحید: ص۲۳۱.

3.. اعراف:۱۷۲: (...وَ أشْهَدَهُمْ عَلى‏ أنْفُسِهِمْ أ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالوا بلی...).

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8485
صفحه از 327
پرینت  ارسال به