131
رفتار اخلاقی انسان با خود

گوشش خوانده می‌شود؟ فقال: «وحی کوحی أم موسی؛۱ وحی‌ای است همانند وحی به مادر موسی علیه السلام».

افزون بر آیات یاد شده، تعداد قابل توجهی از آیات قرآن کریم به هدایت الهی اشاره می‌کند و آن را به ذات مقدس خداوند نسبت می‌دهد۲ و گاه هدایت واقعی را همان هدایتی می‌داند که از طرف خداوند دستگیر بشر می‌شود.۳ اگر این هدایت‌های الهی را اعم از هدایت تکوینی و تشریعی بدانیم، الهامات، بخشی از آن‌ها خواهد بود.

ممکن است اشکال شود که آنچه در این آیات به آن تصریح شده، هدایت الهی است نه شناخت، آن‌هم از نوع خودآگاهی؟ پاسخ روشن است؛ زیرا هدایتی که در آیات آمده، مطلق است و هر هدایتی که بشر را به سعادت رهنمون سازد در بر می‌گیرد. بنابراین هدایت، شناخت واقعی یا جزئی مهم، و نخستین مرحله هدایت به‌شمار می‌آید و لازمه هدایت صحیح برخورداری از شناخت صحیح است. پس اگر هدایت واقعی به خداوند منسوب باشد، بی‌تردید شناخت هم یا جزو آن، یا مقدمه آن است که می‌توان آن را از عطایای الهی به‌شمار آورد. همچنین اگر نایل شدن به درجه عبودیت و بندگی و «قالوا بلی» در دنیا را هدف آفرینش بدانیم ـ آن‌گونه که خدا در عالم ذر از فرزندان آدم تعهد گرفت۴ ـ در آن صورت شناخت خود و سپس شناخت خدا، از جمله مراحل مقدماتی یا پیش‌نیازهای آن است که در آیه شریفه به آن تصریح شده است. به‌راستی کدام هدایتِ حقیقی است که به شناخت صحیح خود نیازمند نباشد؟ به‌ویژه اگر شناخت خدا، عبودیت و بندگی او را هدف خلقت و نقطه اوج کمال بشر بدانیم.

و ـ وحی

وحی نیز از جمله مصادیق دستیابی به شناخت شهودی است. اما ازآنجاکه استفاده از وحی و معرفت شهودی ناشی از آن، به پیامبران اختصاص دارد و انسان‌های دیگر از

1.. الاختصاص: ص۲۸۶؛ بصائر الدرجات: ص۳۱۷ ح۱۰.

2.. آل عمران: ۸: (رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً)؛ نساء: ۶۸: (وَ لَهَدَیناهُمْ صِراطاً مُسْتَقِیماً)؛ و نساء: ۱۷۵: (وَ یهْدِیهِمْ إِلَیهِ صِراطاً مُسْتَقِیماً)؛ مریم:۷۶: (وَ یزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدىً).

3.. بقره: ۱۲۰: (قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى) بگو هدایت واقعی، فقط هدایت خداوندی است.

4.. (وَ إِذْ أخَذَ رَبُّک مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ وَ أشْهَدَهُمْ عَلى‏ أنْفُسِهِمْ أ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى‏).


رفتار اخلاقی انسان با خود
130

(وَ أوْحَینا إِلی‏ أمِّ مُوسی‏ أنْ أرْضِعِیهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَیهِ فَألْقِیهِ فِی الْیمِّ وَ لا تَخافِی وَ لا تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیک وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ).

به مادر موسی وحی کردیم که طفلک را شیر ده و چون]از آسیب فرعونیان[بر او ترسان شوی، به دریایش افکن و دیگر هرگز مترس و محزون مباش؛ که ما او را به تو باز آوریم و هم از پیغمبران مرسلش گردانیم.

به‌هرحال الهام، پدیده‌ای است که بسیاری از بندگان شایسته خدا از آن بهره‌مند می‌شوند و از نظر قرآن کریم، مسلّم و قطعی است. روایات نیز بر صحت آن تصریح کرده، آن را از اسرار آفرینش معرفی می‌کند. از پیامبر صلی الله علیه و اله نقل شده است که فرمود: علمُ الباطنِ سرّ من سرِّ الله عز و جل و حِکمة من حِکم الله، یقذفه فی قلوب من یشاء من أولیائه:۱ علم باطن، رازی از رازهای خدا و حکمتی از حکمت‌های خداوند است که در دل‌های هریک از اولیای خود که بخواهد می‌گذارد.

امام رضا علیه السلام همه بندگان را شایسته بهره‌مندی از الهامات خداوند، که نوعی معرفت و هدایت است، نمی‌داند و می‌فرماید:

إن العبد إذا اختاره الله عز و جل لأمور عباده شرح صدره لذلک، و أودع قلبه ینابیع الحکمة، و ألهمه العلم إلهاما.۲

هر گاه خداوند، بنده‌ای را برای کارهای بندگانش برگزیند، سینه‌اش را برای آن گشاده سازد و چشمه‌های حکمت را در دلش به ودیعت می‌گذارد و دانش را به او الهام می‌کند.

امام صادق علیه السلام نیز درباره کلام خداوند: (وَ اعْلَمُوا أنَّ اللهَ یحُولُ بَینَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ)۳ (بدانید که خداوند، میان انسان و دلش جدایی می‌اندازد) می‌فرماید: «یحول بینه و بین أن یعلم أن الباطل حق؛۴ میان او و حق انگاشتن باطل، جدایی می‌اندازد».

حارث‌بن‌مغیره می‌گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: دانش دانشمندان (خاندان) شما چگونه است؟ آیا جمله‌ای است که در دلش انداخته می‌شود، یا در

1.. الفردوس: ج۲ ص۴۲ ح۴۱۰۴.

2.. الکافی، ج۱ ص۲۰۲ ح ۱؛ عیون اخبار الرضا علیه السلام: ج۱ ص۲۲۱ ح۱.

3.. انفال: ۲۴.

4.. التوحید: ص۳۵۸ ح۶؛ المحاسن: ج۱ ص۳۷۰ ح۸۰۵.

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7356
صفحه از 327
پرینت  ارسال به