جهت کسب علم و دانش بهویژه شناخت نفس خود باشد، بااهمیتترینِ رفتارها خواهد بود. البته باید توجه داشت که اهمیت رفتارهای انسان با خود، صرفاً به سبب تلاشهای او در جهت کسب معرفت نفس نیست و رفتارهای دیگرِ انسان با خود نیز اهمیت بسیاری دارد و تأثیرگذاری بنیادینی در بقیه رفتارهای آدمی خواهد داشت.
و ـ ابعاد رفتار اخلاقی با خود
«خود» یا «نفسِ» انسان متشکل از سه بُعد حیاتی ذیل است:
ـ حیات نباتی و حیوانی او که همان جسمش و ویژگیهای غریزی اوست؛
ـ حیات انسانی که همان شخصیت، هویت و جایگاه او در زندگی مادی دنیوی است؛
ـ حیات معنوی که همان روح و جان اوست و آنچه با بُعد ماورای طبیعی و اخروی او در ارتباط است.
اکنون اگر بپذیریم که یکی از مقاصد مهم علم اخلاق، ادای حقوق و انجامدادن تکالیف است، رفتار اخلاقی با خود میتواند به مفهوم ادای حقوق نفس خود و انجام تکالیف در برابر خود باشد. ازاینرو انسان در تنظیم رفتار اخلاقی با خویشتن، باید به سه بُعد یاد شده نظر داشته باشد و حقوق هر سه جنبه خود را شناسایی و به آنها توجه کند:
نخست، به تنظیم رفتار اخلاقی خود در ارتباط با جسم و سلامت خویش میپردازیم. تردیدی نیست که در پیش گرفتن رفتار صحیح با جسم خویش، نه فقط در سلامت روح و روان مؤثر است، بلکه در انتخاب رفتار صحیح برونشخصی نیز تأثیر بسزایی خواهد داشت. برای مثال، بسیاری از دانشمندان روانشناس، سلامت عقل، احساسات و عواطف و تعادل شخصیت را در گرو سلامت سازمان بدن دانسته، قبل از هر چیز، تأمین سلامت بدن را ضروری میدانند.۱ روایات نیز به این مهم توجه داشته، بر مراقبت از جسم تأکید دارد و آدمی را از افراط و تفریط در رسیدگی به بدن بر حذر میدارد. برای مثال، از یک سو پرخوری و تنپروری را مذمت و از آن اکیداً نهی میکند؛۲ و از سوی دیگر، بیتوجهی به سلامت بدن و