85
رفتار اخلاقی انسان با خود

خود نمی‌یابد و دقیقاً مطابق آنچه هوای نفسش ترسیم می‌کند عمل می‌کند. چنین کسی عقل خویش را به صورت برده یا اسیری درآورده و اختیار آن را به نفس اماره سپرده است، آن‌گونه که از خود هیچ اراده‌ای ندارد و جز آنچه مولایش اراده می‌کند نمی‌خواهد. بنابراین آنچه در زمینه رفتارهای اخلاقی انسان با خود اراده کرده‌ایم، این است که رفتارها یا الگوی رفتاری مناسب با خود را که مطابق ارزش‌های عقلی و دینی است شناسایی، و به مخاطبی که در جستجوی آگاهی از رفتارهای اخلاقی با خود است عرضه کنیم.

ﻫ ـ اقسام رفتار انسان با خود

رفتارهای انسان با خود را که در اصطلاح علم روان‌شناسی، از آن به «رفتار درون ‌شخصی» تعبیر می‌‌کنند، از حیثیات و منظرها می‌‌توان تقسیم کرد:

۱. رفتار درون‌شخصی به مفهوم عام (باواسطه)

قرآن کریم، همه رفتارهای انسان را به رفتار درون‌شخصی پیوند زده و به‌نوعی از زمره رفتارهای درون‌شخصی به‌شمار می‌‌آورد. به عبارت دیگر، رفتار برون‌شخصی که یا در مواجهه با خداوند، یا در مواجهه با همنوعان، یا در مواجهه با طبیعت است؛ هرگونه باشد، از نظر اسلام گونه‌ای از رفتار با نفس خود خواهد بود؛ زیرا آثار و تبعات رفتار او را به خود او بازمی‌گرداند. ما در بحث «گستره تأثیرات رفتار انسان با خود» درباره این موضوع بیشتر سخن خواهیم گفت و به‌روشنی بیان خواهیم کرد که تبعات نیک و بد، و خیر و شرِ مجموعه رفتارهای آدمی چگونه متوجه خود او می‌‌شود.

۲. رفتار درون‌شخصی به مفهوم خاص (بی‌واسطه)

این دسته از رفتارها، مستقیماً با خود فرد مرتبط بوده، آثار و تبعاتش بدون واسطه به فاعل آن بازخواهد گشت. خودشناسی، حفظ عزت نفس، ذلت‌پذیری، خودفراموشی، خودکشی، صداقت با خویش، محاسبه‌گری خود، خودباختگی، خودکنترلی و ازخودبیگانگی، نمونه‌هایی از رفتار یا تعامل فرد با نفس خویش است، که در فصل آخر به بررسی هریک از این مصادیق خواهیم پرداخت.


رفتار اخلاقی انسان با خود
84

ندارد، بلکه صرفاً وجود دو طرف فرض شده است تا وظیفه و تکلیف هر فرد در برابر خود به‌درستی تبیین شود و هر کس از میزان تأثیرگذاری بر طرف دیگر، که نفس خویش است، مطلع و از چگونگی آن و نیز از میزان تأثیرپذیری از نفس و تمایلات آن آگاه شود و راهکار تعامل صحیح و رفتار مبتنی بر اصول و ارزش‌های اخلاقی با خویش را بیاموزد. به عبارت دیگر، در رفتار با خود، منِ فاعل همیشه فاعل است و رفتارها همیشه از منِ فاعل صادر می‌‌شود. بنابراین رفتارها دوسویه و دوطرفه نیست. البته این سخن بدان معنا نیست که تمایلات و خواهش‌های نفسانی یا عقلانی نفس نمی‌تواند در نوع عملکرد آدمی در خارج تأثیرگذار باشد. نفس انسان با وجود قوای چهارگانه، فاعلِ خاموشی است که در نهان، تأثیر می‌گذارد و به رفتار ما شکل می‌‌دهد بدون آنکه حرکتی کرده یا سخنی بر زبان رانده باشد. برای مثال، کسی که درباره جسم خویش تصمیم می‌گیرد تن‌پروری را برگزیند یا به ریاضت جسمانی روی آورد، خودآزاری در پیش گیرد یا خودکشی کند، فاعل آشکاری است که تأثیرپذیری از فاعل خاموش، یعنی قوای درون باعث شده است چنین رفتاری درباره خود انجام دهد. پس اگرچه نفس، در ظاهر خاموش و فاقد رفتار است، در حقیقت تمایلات و گرایش‌هایش می‌‌تواند در رفتار انسان با خود یا دیگری تأثیرگذار باشد. در منابع دینی به انسان توصیه شده است که عنان خود را به دست نفسش نسپارد و اسیر هوای نفس خویش نباشد و لجام آن را در اختیار گیرد تابع فرمان‌های عقلش باشد. این قبیل متون بیان‌کننده این است که آدمی در زندگی، پیوسته با خود در تکاپوست و بیشترین مراوده را با خود دارد و هر رفتاری می‌خواهد انجام دهد و هر سخنی می‌خواهد بر زبان جاری سازد، پیش از آن، تعاملی درونی و حدیث با نفس خود خواهد داشت. پس اگر نفس اماره که یکی از ابعاد وجودی انسان است بر او چیره شده باشد، در تعامل یا ستیز با نفسش مغلوب شده، اسیر هواهای نفس و تابع دستورهای آن خواهد بود؛ و اگر با عقلش بر آن چیره شده باشد، نفس خویش را رام خواهد کرد و رفتاری بر اساس حکمت و عقل از او صادر خواهد شد. این تقابل درونی را انسان‌های بیدار و هشیار، در درون خود می‌یابند؛ اما آن که غفلت، وجودش را فرا گرفته و هوای نفس بر او غلبه یافته است، در بسیاری رفتارها و تصمیماتش چنین تقابلی را در درون

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7429
صفحه از 327
پرینت  ارسال به