خود نمییابد و دقیقاً مطابق آنچه هوای نفسش ترسیم میکند عمل میکند. چنین کسی عقل خویش را به صورت برده یا اسیری درآورده و اختیار آن را به نفس اماره سپرده است، آنگونه که از خود هیچ ارادهای ندارد و جز آنچه مولایش اراده میکند نمیخواهد. بنابراین آنچه در زمینه رفتارهای اخلاقی انسان با خود اراده کردهایم، این است که رفتارها یا الگوی رفتاری مناسب با خود را که مطابق ارزشهای عقلی و دینی است شناسایی، و به مخاطبی که در جستجوی آگاهی از رفتارهای اخلاقی با خود است عرضه کنیم.
ﻫ ـ اقسام رفتار انسان با خود
رفتارهای انسان با خود را که در اصطلاح علم روانشناسی، از آن به «رفتار درون شخصی» تعبیر میکنند، از حیثیات و منظرها میتوان تقسیم کرد:
۱. رفتار درونشخصی به مفهوم عام (باواسطه)
قرآن کریم، همه رفتارهای انسان را به رفتار درونشخصی پیوند زده و بهنوعی از زمره رفتارهای درونشخصی بهشمار میآورد. به عبارت دیگر، رفتار برونشخصی که یا در مواجهه با خداوند، یا در مواجهه با همنوعان، یا در مواجهه با طبیعت است؛ هرگونه باشد، از نظر اسلام گونهای از رفتار با نفس خود خواهد بود؛ زیرا آثار و تبعات رفتار او را به خود او بازمیگرداند. ما در بحث «گستره تأثیرات رفتار انسان با خود» درباره این موضوع بیشتر سخن خواهیم گفت و بهروشنی بیان خواهیم کرد که تبعات نیک و بد، و خیر و شرِ مجموعه رفتارهای آدمی چگونه متوجه خود او میشود.
۲. رفتار درونشخصی به مفهوم خاص (بیواسطه)
این دسته از رفتارها، مستقیماً با خود فرد مرتبط بوده، آثار و تبعاتش بدون واسطه به فاعل آن بازخواهد گشت. خودشناسی، حفظ عزت نفس، ذلتپذیری، خودفراموشی، خودکشی، صداقت با خویش، محاسبهگری خود، خودباختگی، خودکنترلی و ازخودبیگانگی، نمونههایی از رفتار یا تعامل فرد با نفس خویش است، که در فصل آخر به بررسی هریک از این مصادیق خواهیم پرداخت.