75
رفتار اخلاقی انسان با خود

پس انتخاب نوع رفتار و عملکرد، یا اصلاح آن، رابطه مستقیم با اندازه شناخت از متعلَّق رفتار دارد. ازاین‌رو رفتارهای افراد، اگر با پشتوانه شناخت و معرفتِ کافی باشد، از اتقان و استواری لازم برخوردار بوده، مطلوب‌تر، پسندیده‌تر و معقول‌تر از رفتارهایی است که پشتوانه‌اش شناخت کافی نیست.

اکنون که بیان کردیم شناخت خویش و جایگاه و منزلت خود در میان مخلوقات و جهان آفرینش، با سامان یافتن رفتارها و پسندیده شدن آن‌ها رابطه‌ای مستقیم دارد، اقدام عملی برای کسب شناخت خویش را می‌‌توان نوعی رفتار، یا نخستین رفتار «انسان در ارتباط با خود» به شمار آورد؛ یعنی اقدام عملی برای کسب شناخت نیز رفتار اخلاقی انسان با خود به شمار می‌رود و شناختِ نفس، میوه آن رفتارهاست.

ب ـ جایگاه رفتار با خود

در میان اندیشمندان علم اخلاق، دو گروه شاخص وجود دارد: یک گروه که سقراط سرآمدشان است، معتقدند جامعه، مفهومی انتزاعی است و فرد اصالت دارد. پیش‌فرض این دیدگاه آن است که انسان موجودی فراتاریخی و دارای فطرتی مملوّ از تعالیم اخلاقیِ ثابت است و لذا انسان، در هر شرایط و زمان و مکانی که زندگی می‌کند، می‌تواند با رجوع به درون خویش آن تعالیم را دریابد و اگر از هوی و هوسش تبعیت نکند، آن‌ها را عملی سازد. مطابق این دیدگاه، منشأ و خاستگاه اخلاق، درون انسان است و جامعه و محیط، در فرایند شکل‌گیری نظام‌های اخلاقی، نقش فرعی و غیراساسی دارند. اما در مقابل، متفکرانی هستند که نسبت جامعه و فرد را نسبت جوهر و عرض می‌دانند. آن‌ها بر این باورند که همه نظام‌های اخلاقی، برخاسته از روابط اجتماعی و اقتضائات محیطی است.

نگارنده، فارغ از اینکه هریک از این دو گروه، نقدهایی به دیدگاه دیگری وارد می‌سازد، بر این باور است که با استفاده از متون دینی، می‌توان تبیین کرد که از منظر دین مبین اسلام، اگرچه جامعه اهمیت بسیاری دارد و بسیاری از دستورهای حکومتی به منظور تأمین مصالح جمعی وضع شده است، اصالت فرد را نمی‌توان انکار کرد. به عبارت دیگر، هنجارهای اجتماعی عمدتاً از طریق تک‌تک افراد ایجاد، و هنجارشکنی نیز از فرد آغاز می‌شود.


رفتار اخلاقی انسان با خود
74

ایشان در بیانی دیگر، آدمی را به حریت و آزادگی توصیه می‌کند. البته از این جمله نورانی استفاده می‌شود کسی که به آزادگی خویش آگاه و به آن معتقد است خود را بنده و ذلیل انسانی همانند خویش می‌کند و آزاده زندگی می‌کند؛ و نیز کسی که از کرامت نفس خویش آگاه است و به آن باور دارد، آن را با انجام‌دادن رفتارهای ناپسند و زشت و ارتکاب گناه ضایع نمی‌سازد: و لا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا:۱ و بنده دیگری مباش؛ که خداوند تو را آزاد آفریده است. امام در بیانی دیگر می‌فرماید:

من کرمت علیه نفسه لم‏ یهنها بالمعصیه‏.۲

کسی که نفس شرافتمند و با عزت دارد، هرگز آن را با پلیدی گناه، خوار ‏نخواهد ساخت.

امام باقر علیه السلام می‌فرماید:

اطلب بقاء العز بإماتة الطمع.۳

تداوم عزت خویش را در کشتن طمع بجو.

این متون و متون فراوان دیگری که مجال ذکر آن‌ها نیست، گرچه از یک منظر راه پاسداری و مراقبت از حرمت و عزت نفس را می‌آموزد، از منظری دیگر بیان می‌کند که انسانِ برخوردار از حرمت نفس و انسانِ آگاه از کرامت نفس خویش، رفتارش متناسب با این باور خواهد بود؛ یعنی هرگز رفتاری ناسازگار با حرمت و عزت نفس خویش انجام نمی‌دهد. نتیجه آنکه انسان‌ها را از نوع رفتارشان می‌توان شناخت. بنابراین گزاره‌های خبری در این روایات به‌خوبی میان اندازه شناخت آدمی از خود، با رفتارهای او رابطه مستقیم برقرار کرده است. لذا اگر آدمی بر منزلت خویش واقف نباشد، رفتارش متفاوت خواهد بود و خود را در برابر امور بی‌ارزش‌تر از خویش، خوار و خفیف خواهد ساخت؛ آن‌گونه که از امام علی علیه السلام نقل شده است که فرمود: النفس الدنیه لاتنفک عن الدنائات‏: کسی که فرومایه و پست است، از کارهای پست جدایی ندارد. همچنین از امام هادی علیه السلام روایت شده است: من هانت علیه نفسه فلا تأمن شره: از شر کسی که نفسش در نزد او بی‌مقدار است، ایمن مباش.

1.. همان: نامۀ ۳۱

2.. عیون الحكم و المواعظ: ص۴۳۹.

3.. تحف العقول: ص۲۸۶.

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7427
صفحه از 327
پرینت  ارسال به