ایشان در بیانی دیگر، آدمی را به حریت و آزادگی توصیه میکند. البته از این جمله نورانی استفاده میشود کسی که به آزادگی خویش آگاه و به آن معتقد است خود را بنده و ذلیل انسانی همانند خویش میکند و آزاده زندگی میکند؛ و نیز کسی که از کرامت نفس خویش آگاه است و به آن باور دارد، آن را با انجامدادن رفتارهای ناپسند و زشت و ارتکاب گناه ضایع نمیسازد: و لا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا:۱ و بنده دیگری مباش؛ که خداوند تو را آزاد آفریده است. امام در بیانی دیگر میفرماید:
من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیه.۲
کسی که نفس شرافتمند و با عزت دارد، هرگز آن را با پلیدی گناه، خوار نخواهد ساخت.
امام باقر علیه السلام میفرماید:
اطلب بقاء العز بإماتة الطمع.۳
تداوم عزت خویش را در کشتن طمع بجو.
این متون و متون فراوان دیگری که مجال ذکر آنها نیست، گرچه از یک منظر راه پاسداری و مراقبت از حرمت و عزت نفس را میآموزد، از منظری دیگر بیان میکند که انسانِ برخوردار از حرمت نفس و انسانِ آگاه از کرامت نفس خویش، رفتارش متناسب با این باور خواهد بود؛ یعنی هرگز رفتاری ناسازگار با حرمت و عزت نفس خویش انجام نمیدهد. نتیجه آنکه انسانها را از نوع رفتارشان میتوان شناخت. بنابراین گزارههای خبری در این روایات بهخوبی میان اندازه شناخت آدمی از خود، با رفتارهای او رابطه مستقیم برقرار کرده است. لذا اگر آدمی بر منزلت خویش واقف نباشد، رفتارش متفاوت خواهد بود و خود را در برابر امور بیارزشتر از خویش، خوار و خفیف خواهد ساخت؛ آنگونه که از امام علی علیه السلام نقل شده است که فرمود: النفس الدنیه لاتنفک عن الدنائات: کسی که فرومایه و پست است، از کارهای پست جدایی ندارد. همچنین از امام هادی علیه السلام روایت شده است: من هانت علیه نفسه فلا تأمن شره: از شر کسی که نفسش در نزد او بیمقدار است، ایمن مباش.