آن رفتار متفاوت است. در این کتاب، تاکنون درپی برشمردن مهمترین رفتارهای اخلاقی انسان با خود و تبیین وجه اخلاقی بودن آن بودهایم و لذا بیان چگونگی آن را به فرصتی دیگر موکول میکنیم.
اصلاح رفتار اخلاقی به منظور تربیت نفس است و شناخت نفس به منزله مهمترین رفتار اخلاقی با خود، مقدمهای برای رفتارهای دیگر نیز به شمار میرود؛ اما بدین معنا نیست که باید شناخت نفس به طور کامل تحقق یابد تا پس از آن وارد مرحله بعد، یعنی تربیت نفس شویم. بیتردید هر اندازه در تربیت نفس خود بیشتر جلو رویم، بر درجه شناخت از نفس خود نیز افزوده میشود. اما برای اقدام در جهت تربیت خویشتن، شناخت اولیه لازم است و بدون این شناخت، انسانها در مسیر تربیت خود گام نمیگذارند، یا برای این منظور مسیر درستی انتخاب نمیکنند. پس از حصول «شناخت خود»، و «تلقی صحیح از خود به عنوان رفتارهای اخلاقی اولیه»، «تربیت خویشتن» رفتار اخلاقی دیگری است که انسان خردمند به آن اهتمام خواهد ورزید.
بنابراین در اینکه انسان، نیازمند تربیت صحیح است تردیدی نیست و لزوم و اهمیت آن چنان است که یکی از رشتههای مهم علوم انسانی، رشته علوم تربیتی است. البته در علوم تربیتی، بیشتر به تربیت دیگران پرداخته میشود و به موضوع «تربیت خود» کمتر توجه جدی میشود؛ اما در علم اخلاق، به تربیت نفس اهتمام ویژهای میشود. در آموزههای اخلاقیِ دین، برای تربیت خویشتن دستورالعملهای مهمی توصیه شده است که در اینجا بهتفصیل به بیان مهمترینِ آنها خواهیم پرداخت. به این ترتیب اگر تربیت خود را یکی از برترین رفتارهای نیک انسان در رابطه با خود بدانیم، برای تربیت خویش با استفاده از آموزههای اخلاقی اسلام، انجامدادن اقدامات ذیل اجتنابناپذیر خواهد بود:
کنترل نفس
خداوند در وجود انسان، غرائز و امیال گوناگون قرار داده است؛ غرائز و امیالی که همه آنها برای ادامه حیات او ضرورت داشته، در وقت مناسب، کارآمد است. از جمله این تمایلات میتوان به «خشم»، «محبت به خود»، «دوستی مال و زندگی مادی» و «شهوت جنسی» اشاره کرد. این امیال و غرایز به منظور نیل به هدف تکاملی