هویت خودِ پویا به سوی کمال» را بیابد و از خود چنین برداشتی داشته باشد.۱ وی همچنین درباره لزوم درک ارزشمندی خود مینویسد:
هنگامی انسان میتواند خیرخواه خویشتن باشد که اولاً: حقایقی به عنوان خیر و کمال برای وی مطرح شود؛ و ثانیاً: «خود» برای انسان با اهمیت جلوه کند. اگر «خود» برای انسان دارای اهمیت نباشد، در صدد شناسایی آنچه برای او مفید یا مضر است، برنخواهد آمد. بر اثر بیتوجهی به دو عامل مذکور است که اغلب انسانها خیرخواه خویشتن نیستند.۲
خداوند، انسان را بارها تکریم کرده و در قرآن کریم به آن تصریح کرده است:
(وَ لَقَدْ کرَّمْنا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلی کثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِیلاً).۳
و محققاً ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آنها را [بر مرکب] در برّ و بحر سوار کردیم و از هر غذای لذیذ و پاکیزه، آنها را روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری و فضیلت کامل بخشیدیم.
پیشتر، مطالب مربوط به کرامت نفس انسان در قرآن را بهتفصیل بیان کردیم.۴ روایات فراوانی نیز به جایگاه رفیع انسان تصریح کرده و او را از مشغول شدن به دنیا و غفلت از هدف اصلی آفرینش برحذر داشته است. از جمله این روایات، متونی است که بهای انسان را بهشت، و فروختن خود یا صرف کردن عمر خویش در دنیا را برای رسیدن به چیزی جز بهشتْ خسران و زیان میداند. امام علی علیه السلام در جملهای کوتاه ولی بسیار شیوا میفرماید: «لیس لانفسکم ثمن الا الجنة فلا تبیعوها الا بها.۵ ارزش شما جز بهشت نیست؛ پس آن را به چیزی جز بهشت نفروشید». ایشان در حدیثی دیگر میگوید: «لیس عن الآخرة عوض و لیست الدنیا للنفس بثمن.۶ برای آخرت، هیچ عوضی وجود ندارد و دنیا همقیمت نفس [آدمی] نیست».