19
رفتار اخلاقی انسان با خود

به مثابه بحثی بنیادین، مبنای اصلاح رفتار او با خدا، جامعه و طبیعت خوانده شده و خاستگاه بیشترِ نابسامانی‌ها و ناهنجارهای رفتاری افراد در ارتباط با خدا، جامعه و طبیعت، از نادرستی رفتارهای آن‌ها با خودشان دانسته شده و نتیجه گرفته شده است که انسانِ برخوردار از حرمت نفس و عزت نفس، هم رفتارش با خدا، و هم رفتارش با همنوعان، متفاوت است و به هر اندازه از این صفات برخوردار باشد، رفتارش با خدا و خلق خدا متمایزتر خواهد بود.

در فصل چهارم، به موضوع شناخت خود توجه شده است. اهمیت خودشناسی، ابزار شناخت خویش، انواع شناخت خود، و از همه مهم‌تر، راه‌های شناخت خویش در متون دینی، از جمله مباحث این فصل است. در این فصل، شناخت به انواع عقلی، نقلی و شهودی تقسیم شده و در پایان، بحثی با عنوان «شناخت‌نما» مطرح شده است به این معنا که بهره‌ای از حقیقت را به آدمی ارائه نمی‌کند، اما نوعی شناخت به نظر می‌رسد.

پس از این فصل، پاسخ به سه پرسش «من چه شناختی باید از خود داشته باشم؟»، «چه احساسی از خود باید داشته باشم؟»، و «چگونه باید در ارتباط با خود رفتار کنم؟» داده شده است. این سه پرسش در سه فصل بررسی شده است.

از فصل پنجم در حقیقت چگونگی رفتار اخلاقی انسان با خود به مفهوم آن مورد توجه قرار گرفته است. رفتار اخلاقی انسان با خود در سه فصل ترتیب داده شده است، که با تعبیر مواجهه شناختی با خود، مواجهه احساسی با خود و مواجهه رفتاری با خود سامان داده شده است. بنابراین فصل پنجم مواجهه شناختی انسان با خود را محور بحث قرار داده است. در این فصل شناخت انسان از خود، به دو بخش شناخت نوعی و شناخت فردی تقسیم شده است. شناخت نوعی، شناختی است که از طریق انسان‌شناسی حاصل می‌شود. این شناخت محصول فرایند کسب معرفت از طریق شناخت نوع انسان یا انسان‌شناسی است. اما شناخت فردی، شناختی ویژه است که از سه راه عمده تجربه، شهود و اظهار نظر اطرافیان به دست می‌آید.

فصل ششم درباره احساس‌های مطلوبی است که انسان در ارتباط با خود می‌تواند داشته باشد تا از راه مواجهه احساسی انسان با خود، رفتارهای خویش را نیز سامان بخشیده، از رفتارهای ناپسند دوری گزیند. در این فصل چهار احساس


رفتار اخلاقی انسان با خود
18

متون دینی در زمینه مواجهه شناختی (عقلی) انسان با خود، حقیقت انسان را برخوردار از کرامت و حرمت ذاتی، و نیز برخوردار از هویت غیرمستقل و وابسته به خدای قادر، غنی و فیاض می‌‌داند و ضمناً بر شناخت واقعی هر فرد درباره خود نیز تأکید می‌‌کند.

از دیدگاه متون دینی، انسان در مواجهه احساسی (قلبی) با خود، می‌بایست از حس کرامت نفس و حس عزت نفس یا حس خود توانمندی برخوردار باشد. همچنین احساس شرم از خود و حبّ ذات هدایت شده از مهم‌ترین احساس‌هایی است که انسان در مواجهه احساسی با خود بدان نیازمند است.

و بالاخره در مواجهه رفتاری با خود در دو حوزه رفتار با جسم و رفتار با روح و روان خود باید بکوشد تا ارزشهای اخلاقی را مورد شناسایی قرار داده و کنتزل نفس خویش را در اختیار بگیرد و عقل را حاکم کند.

ساختار فصل‌های کتاب

کتاب حاضر، هفت فصل دارد که معرفی آن‌ها به شرح ذیل است:

در فصل اول، به تعریف مفاهیم و بیان کلیات پرداخته شده است. در این فصل، تعریف واژگانی همچون «رفتار»، «اخلاق»، «ملکه»، «خود»، «نفس» و مراتب آن، مفهوم رفتار اخلاقی و بیان رابطه اخلاق با رفتار و موضوع اصالت رفتار یا فضیلت، بررسی شده است.

فصل دوم درباره مبانی رفتار اخلاقی با خود است. این فصل در سه بخش، به‌تفصیل به مبانی خداشناختی، انسان‌شناختی، و جهان‌شناختی پرداخته است. تلاش شده آنچه به منزله پیش‌فرض برای بحث درباره رفتارهای اخلاقی انسان با خود لازم است، کانون توجه قرار گیرد.

فصل سوم، به بررسی مفهوم، اهمیت و هدف از اصلاح رفتار اخلاقی انسان با خود، و نیز انواع رفتارهای ارتباطی پرداخته است. در این فصل ضمن بیان ابعاد رفتارهای انسان و حوزه‌های رفتاری او، اهمیت و تأثیرگذاری رفتار اخلاقی انسان با خود، بیش از حوزه‌های رفتاری دیگر دانسته شده و از تأثیر چشمگیر رفتار اخلاقی انسان با خود در اصلاح رفتارهای او در همه حوزه‌های رفتاری سخن گفته شده است. در این فصل، رفتارهای درون‌شخصی و اصلاح رفتار و تعامل انسان با خود،

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8317
صفحه از 327
پرینت  ارسال به