143
رفتار اخلاقی انسان با خود

که در این اثر، مجال پرداختن به آن نیست. آنچه ما در این کتاب می‌توانیم به آن اشاره کنیم، وجود متونی است که به صورت خاص به ویژگی‌های انسان و نفس او اشاره می‌کند و، از طریق آن متون می‌توان به شناختی از خود دست یافت. برای اینکه به صورت مصداقی نیز بتوانیم نقش معرفت‌زایی قرآن کریم را در خصوص خودشناسی به اثبات برسانیم، به برخی آیات قرآن که ویژگی انسان‌ها را بیان می‌کند، اشاره می‌کنیم. توجه به این ویژگی‌ها که بر اساس اطلاق آیات، شامل همه افراد می‌شود، هر خواننده‌ای را متذکر ساخته، او را به خودآگاهی بیشتری می‌رساند. برای مثال، قرآن کریم یکی از ویژگی‌های انسان را پناه آوردن به درگاه خدا و استمداد از او هنگام گرفتاری و دشواری، و از یاد بردن خدا و ناسپاسی هنگام رفع گرفتاری‌ها می‌داند. البته خدای متعال فقط بندگان خالص و باتقوا را از این ویژگیِ ناپسند مبرا می‌داند. به‌هرحال این ویژگی می‌تواند هر انسان سلیم النفسی را در خودآگاهی بیشتر و انتخاب رفتار پسندیده‌تر یاری رساند.

(وَ إِذَا مَسَّ الْانسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أوْ قَاعِدًا أوْ قَائمًا فَلَمَّا کشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کأن لَّمْ یدْعُنَا إِلی‏ ضُرٍّ مَّسَّهُ کذَالِک زُینَ لِلْمُسْرِفِینَ مَا کأنُواْ یعْمَلُونَ).۱

چون به آدمی گزندی رسد، چه بر پهلو خفته باشد و چه نشسته یا ایستاده، ما را به دعا می‏خواند؛ و چون آن گزند را از او دور کنیم، چنان می‏گذرد که گویی ما را برای دفع آن گزندی که به او رسیده بود، هرگز نخوانده است. اعمال اسرافکاران، اینچنین در نظرشان آراسته شده است.

(وَ لَئنِ‏ْ أذَقْنَا الْانسَنَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَیئوسٌ کفُورٌ ؛ وَ لَئنِ‏ْ أذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیئاتُ عَنی‏ِ إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ).۲

اگر به انسان رحمتی بچشانیم، آنگاه از او بازش گیریم، مأیوس می‏شود و کفران می‏ورزد؛ و اگر پس از دشواری و رنج، نعمت و آسایشی به او بچشانیم، می‏گوید: ناگواری‌ها از من دور شده است. و در این حال، شادمان است و فخر می‏فروشد.

قرآن کریم گاه بی‌نیازی و تمکن مالی را مایه طغیان می‌داند و از این طریق به

1.. یونس: ۱۲.

2.. هود: ۹ ـ ۱۰.


رفتار اخلاقی انسان با خود
142

در آیه دیگری از زبان زلیخا آنگاه که به خطای خویش واقف و مجبور به اعتراف شد، نفس اماره انسان را معرفی کرده و همه انسان‌ها را از خطر نفس اماره آگاه می‌سازد:

(و مَا أبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ لَأمَّارَةُ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبی‏ِ إِنَّ رَبی‏ِ غَفُورٌ رَّحِیمٌ).۱

و من]خودستایی نکرده،[نفس خویش را از عیب و تقصیر مبرّا نمی‏دانم؛ زیرا نفس امّاره انسان را به کارهای زشت و ناروا سخت وا می‏دارد، جز آنکه خدای من رحم کند؛ که خدای من بسیار آمرزنده و مهربان است.

این قبیل آیات که در قصص قرآنی کم نیستند، به‌خوبی نفس آدمی را به او می‌شناساند تا بتواند در امتحانات الهی با کمک خودِ قرآن موفق شود و از عهده آن‌ها سربلند بیرون آید. نتیجه آنکه عبرت‌گیری، راهی برای کسب دانش و شناخت و همچنین خودآگاهی است که به کمک مطالعه سرگذشت پیشینیان و نیز سفر و مشاهده آثار به‌جای‌مانده از آنان میسر خواهد شد. بنابراین کسی که از تجربه و عبرت بهره نبرد، جاهل است؛ زیرا امام هشتم علیه السلام می‌فرماید:

التجربة و الاعتبار علما لولا هما ما علم.۲

تجربه و عبرت‌گیری، افاده دانش می‌کند و اگر این دو نبودند، فراگیری رخ نمی‌داد.

۲. راه‌های شناخت نقلی

پیش‌تر گفتیم که شناخت نقلی، یکی از انواع شناخت خود، و متون دینی اعم از قرآن و حدیث، به مفهوم عام، منبعی غنی و مطمئن برای تحصیل شناخت و از جمله شناخت خود است. اما دستیابی به شناخت نقلی، جز از راه فراگیری فنون تخصصیِ استفاده از متون دینی، همچون فنون تشخیص صحت استناد متن به صادرکننده متن و نیز فنون فهم متون دینی میسر نخواهد بود. آگاهی از این فنون، به علوم متعددی همچون علوم قرآنی، تفسیر، علوم حدیث و برخی علوم مقدماتی دیگر نیازمند است

1.. یوسف: ۵۳.

2.. التوحید: ص۱۸۹.

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8691
صفحه از 327
پرینت  ارسال به