در جلسه کرسی علمی ترویجی وبیناری پژوهشگاه قرآن و حدیث، موضوع؛ جریان شناسی شبهات اعتقادی مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه قرآن و حدیث، حجت الاسلام دکتر سیدحسن هاشمی جزی، استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب در کرسی علمی ترویجی "جریان شناسی شبهات اعتقادی" گفت: برای جریان شناسی شبهات، باید محورهایی همچون مؤلفههای فکری، موضوعهای پُرتکرار و مورد علاقه، گفتمانشناسی طراحی شبهه، شخصیتهای تأثیرگذار، شناسایی بسترهای شکلگیری شبهه، چرایی تأثیرگذاری و روشهای تحلیل و پاسخگویی مناسب به آن پرداخته شود.
وی اظهار داشت: آگاهی و شناخت نسبت به جریانهای معارض برای دفاع از باورهای اعتقادی، از ضرورتهای عصر حاضر است و در صورت غفلت از شناسایی جریانهای شبههافکن و عدم شناخت راههای مقابله با آن، جامعه، سرمایه معنوی و توحیدی خود را از دست رفته خواهد دید.
ایشان در ادامه افزود: بنده در حدود پانزده سال است با مراکز پاسخگویی در ارتباطم بنابراین همواره این سؤال برای بنده وجود داشته که چگونه میتوان نسبت به شبهات شناخت بیشتری پیدا کرد چون برای پاسخگویی به شبهات باید شناخت کامل نسبت به آن داشته باشیم تا مثلاً اگر با یکی از شبهات وهابیت نسبت به شیعه مواجه شدیم بهترین پاسخ را برای آن داشته باشیم. به تجربه ثابت شده که برخی کتابها و اشخاص در هنگام وارد کردن شبهات، نامشان بیشتر برده میشود لذا بنده سعی کردم با این کتابها و افراد ارتباط برقرار کنم.
حجت الاسلام دکتر سیدحسن هاشمی جزی در تبیین اهداف جریان های فکری معارض با دین گفت: جریانهای فکری معارض با دین در هر دوره و زمانهای با هدف تغییر رفتار اعتقادی جامعه دینی، سعی میکنند تا چالش و تردیدی در باورهای مردم ایجاد کنند و انسان را به وادی حیرت و سرگردانی بکشانند.
وی افزود: گروههای فکری معارض دین، گرچه هدف مشترکی دارند؛ امّا مؤلفه فکری واحدی ندارند و هر کدام بر اساس چهارچوب فکری خود، گفتمان یا شعاری را برای نشر عقاید خویش بر میگزینند که از ویژگیهای دوران ما، تنوع گفتمانهای شبههساز است.
ایشان در تبیین دلایل ورود به جریانشناسی شبهات دینی اظهار داشت: علت دیگری که باعث شد به سمت جریانشناسی شبهات اعتقادی حرکت کنیم این بود که از یک دهه پیش کارهای پژوهشی و آموزشی را به عنوان مدیر گروه قرآن و حدیث مورد توجه قرار دادیم چراکه لازم بود کارشناسان آموزشهای لازم را ببینند.
وی افزود: در این راستا لازم است تا چهار گام اساسی برای پاسخگویی برداشته شود.
مرحله اول مواجهه و شناخت است و اینکه راههای مواجهه و فهم را به خوبی بدانیم تا به خوبی به سوالات جواب دهیم.
گام دوم تحلیل آن شبهه است چراکه باید مدلها و الگوهایی برای پاسخگویی در اختیار داشته باشیم.
گام سوم پاسخیابی است.
گام چهارم نیز مرحله پاسخگویی است.
استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب در ادامه گفت: این چهار مرحله، نیازمند این بود که در زمینه مواجهه، شناخت و تحلیل، روشی داشته باشیم تا شبهات را به خوبی به پاسخگو بشناسانیم.
وی افزود: جریانشناسی شبهات به معنای شناخت مولفه و منظومه فکری گفتمانهای ناسازگاری با مبانی دینی است که مرجعیت فکری بخشی از جامعه را در اختیار داشته و مانند روحی در کالبد شبهات و چالشهای اعتقادی نقش آفرینی میکند. از سوی دیگر، یک جریان باید چهار ویژگی داشته باشد. در گام اول باید مولفههای فکری آنها را به خوبی بشناسیم چراکه اگر مشخص نشود این شبهه بر اساس چه مولفه فکری شکل گرفته نمیتوانیم پاسخ درخور و شایسته بدهیم که مخاطب راضی شود.
ایشان در ادامه گفت: گام دوم گفتمانی است که اینها برای طراحی شبهات مطرح میکنند. ما به دنبال این بودیم که شبهات را از هم تفکیک کنیم تا بهتر آنها را شناخته و پاسخ بهتری بدهیم. برای مثال فمینیسم اسلامی، گفتمان خاص خود همانند تبعیض علیه زنان در قرآن و روایات و در طول تاریخ اسلام دارد لذا باید با گفتمان خاصی به شبهات آنها پاسخ داد همانگونه که پاسخگویی به وهابیت نیز گفتمان خاص خود را میطلبد.
ایشان اظهار داشت: گام و شاخصه سوم که میتواند جریان را شکل دهد و آن را از جریان دیگر جدا کند شخصیتهای آن هستند. وقتی شبهات اعتقادی را مطالعه کنیم با افرادی همانند ریچارد داوکینز، سم هریس، ناصر القفاری و ... برخورد میکنیم که البته با مطالعه آثارشان به این نتیجه میرسیم خودشان که شناسنامه آن نوع تفکر هم هستند انحراف فکری دارند.
حجت الاسلام دکتر سیدحسن هاشمی جزی در ادامه افزود: گام و شاخصه چهارم این است که هرکدام از اینها علاقهمند به موضوعات خاصی هستند. برای نمونه در زمینه فمینیسم به موضوعات خاصی همانند ارث، دیه، شهادت زنان و امثالهم میپردازند و موضوعات دیگر برایشان مهم نیست. شبهات الحادیون نیز در زمینه مسائل علمی و اعتقادی است. باستانگرایان به خشونت اعراب، تحقیر ایرانیان و امثالهم اشاره میکنند. بنابراین یک وهابی چون خدا را قبول دارد طبیعتا سراغ نفی توحید نمیرود بلکه برخی از اعتقادات شیعیان را زیر سؤال میبرد لذا در جریانشناسی شبهات اعتقادی باید این شبهات را بشناسیم.
ایشان اظهار داشت: حال سؤال این است که این جریانشناسی چگونه به ما کمک میکند که در سریعترین زمان، یک شبهه را بشناسیم؟ معتقدم باید مولفهها و گفتمان طراحی آنها را بشناسیم تا برای پاسخگویی گفتمان مناسبی را انتخاب کنیم.
حجتالاسلام دکتر مسلم محمدی، عضو هیات علمی دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران از دیگر سخنرانان این کرسی علمی که به عنوان ناقد در این جلسه حضور داشت گفت: معتقدم کتاب شناخت جریان های فکری معارض با دین که از تالیفات حجت الاسلام دکتر سیدحسن هاشمی جزی است، اثری ارزشمند است که به جامعه علمی کشور ارائه شده است.
وی افزود: نقد در جامعه ما به معنای خردهگیری و انتقاد تعریف میشود اما در اخلاق حرفهای به معنای ارزیابی دقیق علمی است یعنی هم نقاط قوت و ضعف و معایب و مزایا بیان شود. معتقدم جامعه ما به اندازه کافی کارهای کتابخوانیِ صِرف انجام داده اما الان وقت انجام کارهای ناظر به نیاز جامعه و هدف و مخاطب خاص است.
ایشان اظهار داشت: در حدود یک دهه در مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی بودهام و آنجا همواره معتقد بودم که فعالیت از تولید به مصرف است چراکه اگر امشب مطالعه میکردید فردا مشتری آن وجود داشت لذا جنبه کاربردی آن پررنگ است. این در حالی است که در دانشگاه گفته میشود که رابطه میان دانشگاه با صنعت مناسب نیست.
دکتر مسلم محمدی اظهار داشت: نویسنده قلم خوبی دارد و خستهکننده نیست اما چند نکته نیز باید برای بهبود کیفیت کتاب بیان میکنم. ای کاش در پیشینه کار از کارهای میدانی هم استفاده میشد. پژوهشهایی که ناظر بر وضعیت اعتقادی مردم ایران است در این کتاب نیامده اما وقتی خواننده این کتاب را میخواند دوست دارد بداند که وضعیت کنونی اعتقادی مردم ایران چگونه است؟ اگر چنین کاری انجام میشد کتاب اعتبار بیشتری داشت.
وی افزود: نکته دیگر اینکه چرا صرفا الحادگرایان، فمینیستها و باستانگرایان مورد بررسی قرار گرفتهاند در حالی که بیشترین مثالهای ایشان در این نشست در مورد وهابیت بود. حتی بهایت نیز شبهات زیادی برای ما ایجاد کردهاند که جای آن در این کتاب خالی است. همچنین ما زاویهها و مشترکاتی با تصوف داریم که لازم بود در کتاب مورد بررسی قرار گیرد. عرفانهای جدید همانند پائولو کوئیلو، اوشو، عرفان حلقه و ... نیز معضلات زیادی برای جامعه پدید آوردهاند که بهتر بود در این کتاب مورد بررسی قرار گیرند.
ایشان اظهار داشت: اینکه ایشان باستانگرایی را به شعار گفتار نیک، کردار نیک، پندار نیک خلاصه کرده بودند که به نظرم موضوع بسیار وسیعتر از این است. همچنین ایشان در کتاب به میزان زیادی سعی کردهاند کوروش را مورد نقد قرار دهند که معتقدم نباید با ایرانی بودن بجنگیم چراکه همین ایرانیها خدمات زیادی به اسلام ارائه دادند. از ابتدای انقلاب برخی از بیسلیقگیها به خرج دادیم و مثلاً گفتیم مجوسها فلان مشکلات را داشتند. وقتی رهبر معظم انقلاب موضوع الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را مطرح کردند برخی از علمای قم موضع گرفتند اما ایشان به خوبی میدانند تا یک طرح، حمایت اجتماعی را پشت سر نداشته باشد به موفقیت نخواهد رسید. هرچند قبول دارم که اساساً نام کوروش در شاهنامه نیامده و قدمت مطرح شدن اسم وی زیاد نیست اما رفتن مردم به سمت کوروش و امثالهم بهتر از رفتن آنان به سمت وهابیت است بنابراین باید نگاه لطیفتری نسبت به موضوعات باستانی داشته باشیم.
حجت الاسلام دکتر سیدعلی حسینی زاده، عضو هیات علمی پژوهشگاه قرآن و حدیث از دیگر سخنرانان این کرسی علمی که به عنوان ناقد در این جلسه حضور داشت گفت: این اثر از امتیاز نوآوری و کاربردی بودن برخوردار است ولی پرسش این است که چرا به سه جریان اکتفاء شده است؟
وی افزود: ایراد دوم بسنده کردن به شبهات و چالش های محدود است در حالی که باید به چالش ها و شبهات بیشتری اشاره می شد. لذا باید در یک کتاب به همه جریان های شبهات اشاره شود.
لازم به ذکر است کرسی علمی ترویجی "جریان شناسی شبهات اعتقادی" از سوی پژوهشگاه قرآن و حدیث با همکاری دبیرخانه هیات حمایت از کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره شورای عالی انقلاب فرهنگی در روز شنبه ۲۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ به صورت حضوری و وبیناری در سالن جلسات موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث برگزار شد.