آیات و روایات مربوط به احسان داشتهاند و در منابع اخلاقی و عرفانی نیز آیات احسان همراه با پارهای تحلیلها، برداشتها و بیان پیامدهای آن و نیز شمارش آثار غفلت از آن در فرایند سلوک، تکامل اخلاقی و معنوی افراد و جامعه و نیز ترسیم حوزههای گوناگون آن به کار رفته است.۱
بررسی آیات قرآنکریم نشان میدهد که احسان متناسب با چگونگی کاربرد آن در سه معنای «انجام کار نیک»، «نیکی کردن به دیگری» و «انجام کامل کاری به بهترین شکل» به کار رفته است. دو معنای نخست با مصادیق گوناگون درباره روابط مختلف انسان با خدا، خود و دیگران به کار رفته است، ولی مفهوم اخیر فقط درباره خداوند کاربرد دارد.۲
برخی از فیلسوفان اخلاق نیز اصل «نیکوکاری» را مورد توجه قرار دادهاند و با طرح سؤال از چیستی و مفهوم اصل نیکوکاری، چهار معنای زیر را که از حداقلی تا حداکثری است، بدان نسبت دادهاند:
نباید شرّ یا آسیب رساند.
باید از شرّ یا آسیب جلوگیری کرد.
باید شرّ را از میان برکَند.
باید نیکی کرد یا خیر رساند.۳
معنای مورد نظر ما در اینجا معنای چهارم (نیکی کردن به دیگری) است که در ادامه با توجه به نظرات برخی لغت شناسان تبیین میگردد.
صاحب تهذیب اللغة احسان را در مقابل «إساءة» (بدى کردن، ناسزا گفتن، زیان رساندن) قرار داده است.۴