33
درآمدی بر اخلاق همسایگی بر اساس آموزه‌های اسلامی

۵. ملاک و معیار همسایگی

«همسایه» در عُرف، شامل خانه‏‏های هم‏‏جوار می‏‏شود، اما در آموزه‏‏های اسلامی کمی وسیع‏‏تر تعریف می‏‏شود. برای مثال در حدیثی از امام کاظم علیه السلام حدّ همسایگی به میزان چهل خانه از چهار طرف اعلام شده است.۱

در برخی از احادیث نیز حدّ همسایگی به گونه‏‏ای دیگر بیان شده است؛ مثلاً ابن حَجَر عَسقلانی در کتاب سُبُل السلام از امام علی بن ابی‏طالب علیه السلام روایت کرده است: «همسایه، کسی است که صدا و ندای همسایه را می‏‏شنود».۲

بنابراین همسایگی از منظر آموزه‏‏های اسلامی به خانه‏‏های مجاور و نزدیک به هم محدود نمی‏‏شود و همچنین تعداد چهل منزل موضوعیت ندارد، بلکه همسایگی طیف گسترده‏‏ای از هم‏نوعان و ساکنان محله را شامل می‏‏شود که در نزدیک یکدیگر زندگی می‏‏کنند و در امور اجتماعی مشترک‏‏اند و آنان در برابر هم مسئولیت اخلاقی و حقوقی دارند.

گفتنی است که همسایگی در چهار جهت راست، چپ، جلو و پشت خلاصه نمی‏‏شود، بلکه بالا و پایین را نیز شامل می‏‏شود؛ یعنی کسی که در واحدهای آپارتمانی زندگی می‏‏کند، اگر چهل طبقه باشد، طبقه اول با آخر و بالعکس همسایه هستند. پذیرش عنوان مجاورت در برج‏‏ها آسان‏‏تر از پذیرش عنوان همسایه با فاصله چهل‏‏خانه است۳؛ در نتیجه، همسایگی منحصر در چهل خانه از اطراف نیست، بلکه همسایه بودن یعنی در پرتو دیگری زیستن و از برکات وجود یکدیگر برخوردار شدن و به معنای «بودن در زیر یک چتر» است.

با این توضیح شاید بتوان گفت: همسایگی فقط شامل خانه‏‏های مسکونی

1.. «حَدُّ الْجِوَارِ أَرْبَعُونَ دَاراً مِنْ کلِّ جَانِبٍ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ یمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ» (الکافی (ط – دار الحدیث)، ج۴، ص۷۶۳، باب حد الجوار، ح۳۷۷۳).

2.. سُبُل‏‏السلام، ج۴، ص۱۶۶.

3.. تسنیم، ج۱۸، ص۶۳۶.


درآمدی بر اخلاق همسایگی بر اساس آموزه‌های اسلامی
32

طُریحی به این مقدار بسنده نکرده و آن را با مثالی لطیف نیز توضیح داده است: «کسی که خانه‏‏اش در کنار خانه توست و سایه خانه‏‏اش بر خانه‏‏ات می‏‏افتد».۱

با این حال از نظر لغوی برای صدق همسایه بودن، مجاورت یا دست‏‏کم، نزدیکی مکانی خانه‏ها به هم لازم است.

۴. همسایگی

به نظر می‏‏رسد میان مفهوم همسایه و همسایگی، تفاوت وجود دارد؛ چرا که بیشتر تعاریفی که در علوم اجتماعی از همسایگی به میان آمده، از دو جزء مهم کالبدی (فیزیکی) و اجتماعی برخوردار است و آن را عمدتاً شامل عناصری همچون انسان، مکان، نظام کُنشِ متقابل، هویت مشترک و نمادهای عمومی دانسته‏اند.

بنابراین همسایگی را گاهی به معنای «یک منطقه جغرافیایی با ویژگی‏‏های کالبدی خاص که گروهی از مردم در آن زندگی می‏‏کنند» و زمانی دیگر به معنای «نوعی روابط متقابل اجتماعی یا فعالیت‏‏های انسانی» دانسته‏اند.۲

به نظر می‏‏رسد همسایگی، پیش از آن‏که کنار هم قرار گرفتن مجموعه‏‏ای از خانه‏‏ها و بناها یا در یک منطقه جغرافیایی قرار گرفتن باشد، قرار گرفتن مجموعه‏‏ای از واحدهای معنایی است که در کّل، شبکه‏‏ای از معانی را می‏‏سازد. این معانی، ممکن است با هم سازگار یا ناسازگار یا گاه غنی و گاه ضعیف باشند که غنا و ضعف معنای همسایگی، به چگونگی و کیفیت مناسبات و تعاملات همسایگان و همچنین به کیفیت خانه، محیط و محله بستگی دارد.

با این توضیح، منظور ما از همسایگی، روابط متقابل اجتماعی یا فعالیت‏‏های انسانی در محدوده زندگی در کنار دیگران است.

1.. مجمع البحرین، ج۱، ص۴۲۶.

2.. «بررسی جامعه‏‏شناختی روابط همسایگی در مجتمع‏‏های مسکونی شهر تهران».

  • نام منبع :
    درآمدی بر اخلاق همسایگی بر اساس آموزه‌های اسلامی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد تقي سبحاني نيا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10143
صفحه از 268
پرینت  ارسال به