در مجموع با توجه به آنچه گفتیم، میتوان مؤلفههای ذیل را برای مسئله بودن در روابط همسایگی برشمرد:
پرسشی از روی نگرانی.
پرسشی مسبوق به مطالعه نظاممند.
سؤال از چرایی و چگونگی دستیابی به اهداف مورد نظر.
مانع بودن بر سر مسیر رسیدن به اهداف.
به نظر میرسد که با توجه به مشاهدات تجربی، مباحثات گروهی و مطالعات گزارشهای جراید و رسانهها درباره مشکلات و مسائل موجود در روابط همسایگی آپارتمانی، مواردی همچون «عدم معاشرت و تعامل سازنده با همسایگان»، «ضعف همکاری ساکنان در مدیریت مجتمعهای مسکونی» و «مزاحمتهای همسایگان» از مسائل رنجآورِ موجود در روابط همسایگی در جامعه معاصر ایران، بهویژه در مجتمعهای آپارتمانی در شهرهای کوچک و بزرگ است که در ادامه به تشریح اجمالی آنها و ذکر راهکارهای شناختی و رفتاری برای پیشگیری و درمان این مسائل میپردازیم.
۱. عدم معاشرت و تعامل سازنده با همسایگان
انسان، موجودی اجتماعی است و فقط در معاشرت و تعامل با دیگران میتواند به حیات اجتماعی خود ادامه دهد؛ زیرا اجتماع شامل افراد مختلف و سطوح فکری و فرهنگی متفاوتی است که باید میان آنها ارتباطاتی مفید و مؤثر ایجاد شود تا حیات اجتماعی تداوم یابد.
هیچ اجتماعی یافت نمیشود که همه افرادش همدل، همعقیده و همفکر باشند؛ خواه این جامعه بسیار بزرگ باشد، خواه خانوادهای دو نفره. اینجاست که لزوم تعامل اجتماعی و احترام متقابل به خواستها، ایدهها، نگرشها و عقاید افراد جامعه مطرح میشود؛ یعنی بهرغم اینکه افرادی از جامعه با ما همعقیده