شدید به شهر نشینی و کاریابی در شهرها موجب شده است که بسیاری از شهرها بهویژه شهرهای بزرگ، از نظر جمعیت پذیری، ایجاد اشتغال، خدمات دهی و توسعه فضای فیزیکی، در آستانه تکمیل ظرفیت و حتی فراتر از آن قرار گیرند.
یکی از تدابیر کارساز برای کنترل یا تعدیل این مشکل که در موارد بسیاری به اجرا درآمده، ساخت شهرها، شهرکهای جدید، مجتمعهای آپارتمانی و ساختمانهای مرتفع است؛ بنابراین زندگی به سبک شهری در خانههای کوچک، آپارتمانها و مجتمعهای مسکونی سبب شده است که سبک جدیدی از سکونت و همسایهداری شکل گیرد.
خانههای چند واحدی، برج نشینی و آپارتمان نشینی که به آرامی و با فرصت کافی در شهرهای بزرگ کشورهایی همچون روسیه، چین، ژاپن، فرانسه و اسپانیا به وجود آمده بود و شباهتی به خانههای سنّتی و شیوههای همنشینی اسلامی ـ ایرانی نداشت، در طول نیم قرن پیش، زمینههای ظهور فرهنگ غربی را در ایران اسلامی فراهم کرد و همین مسئله، همسایهداری را به شکلی نوین و به ارتباطی پیچیده و حسّاس تبدیل کرد.
اگرچه آپارتمان نشینی هزینههای تأمین مسکن را کاهش داده است، اما آپارتمان، یکی از مصادیق معماریِ غیرهمخوان با فرهنگ اسلامی ـ ایرانی و فضایی است که زندگی در آن تحت تأثیر متغیرهای تراکم جمعیت، تغییر ساکنان، میزان تردّد ساکنان و کیفیت ساخت فیزیکی ساختمان است و قطعاً در طولانی مدت، آسیبهای فرهنگی و اجتماعی بسیاری برای خانواده و جامعه به دنبال خواهد داشت.۱