خیرخواه را از آن جهت ناصح میگویند که با طرف مقابل خود، یکرنگ، خالص و صاف است و به خیانت و تزویر دست نمیزند۱ یا از این جهت که ناصح، خللها و نارساییهای برادرش را پر میکند؛ چنانکه خیّاط، شکاف پارچه را میبندد و قسمتهای فرسوده آن را ترمیم و از پیشرفت آن جلوگیری میکند.۲
بدین ترتیب، واژه «نُصح» در لغت به پاکی از هرگونه ناخالصی و در مقابل «غِشّ» معنا میشود؛ یعنی شخص خیرخواه به دور از نیرنگ و فریب و بدون چشمداشت به پاداش، برای صلاح و اصلاح دیگران قدم برمیدارد؛ از همین روست که امام على علیه السلام میفرماید:
مُناصِحُكَ مُشفِقٌ علَیكَ، مُحسِنٌ إلَیكَ، ناظِرٌ فی عَواقِبِكَ، مُستَدرِكٌ فَوارِطَكَ، ففی طاعَتِهِ رَشادُكَ، و فی مُخالَفَتِهِ فَسادُك۳.
خیرخواه تو دلسوز توست، به تو خوبى مىکند، به عواقب کار تو مىاندیشد و کاستىهایت را جبران مىکند؛ بنابراین اطاعت از او موجب هدایت توست و مخالفت با او مایه تباهى و زیانت خواهد بود.
در اصطلاح اخلاق نیز «نُصح» ضدّ «حسد» است؛ بدین معنی که انسان نعمتی را که صلاح برادر مؤمنش در آن است، برای وی بخواهد [و فراهم کند].۴
با این توضیح، مراد ما از «خیرخواهی» در تعامل با همسایگان، آن است که برنامهها و رفتارهای خود را به گونهای تنظیم کنیم که نفع و سود دیگران را نیز در پی داشته باشد؛ پس میتوان گفت که در مفهوم خیرخواهی برای همسایگان، امور زیر باید مورد توجّه باشد:
الف. اصلاح امور و تلاش برای اتصال امور از هم گسیخته در روابط