این کرامت است که میتوان انسانی را بر انسان دیگر برتر دانست. همه انسانها استعداد رسیدن به این کمال و کرامت را دارند، ولی برخی به آن دست مییابند و برخی از آن بیبهره میمانند.۱
کرامت ذاتی و اکتسابی انسان، مسائلی همچون احترام جان، احترام مال، احترام ناموس، حفظ حیثیّت و آبروی افراد جامعه و بهویژه همسایگان را دربرمیگیرد که اینها از عمدهترین مصالح انسان در زندگی و اساس سایر حقوق اجتماعی و اخلاقی انسانهاست.
با توجه به آنچه گفته شد، هر رفتاری که کرامت انسان (مادر همه حقوق طبیعی) را پایمال سازد، بد و ناروا و هر رفتاری که برای رعایت این حق باشد، خوب و شایسته است؛ لذا میتوان مهمترین ملاک و معیار ارزشگذاری رفتارهای اختیاری افراد را «کرامت نفسِ انسان» دانست.۲
۳ ـ ۲. کمال انسان
یکی از دیگر اصول انسانشناختی که بسیاری بر آن اتفاق نظر دارند، آن است که انسان از مرحلهای به مرحله دیگر در حرکت است و از راه شنیدن، دیدن و... به وضعیت تازهای میرسد و به این ترتیب استعدادها و نیروهای نهفته در او از قوّه به فعل تحوّل مییابد. دلیل این تغییر و تحوّل آن است که اگر انسان رهسپار کمال نباشد، هیچ فردی از نوع بشر نباید آموزش پذیر باشد و هیچ صنعتی نباید قابل آموختن باشد؛ حال آنکه خلاف آن شایع و واضح است و به استدلال و برهان نیز نیاز ندارد.
آنچه از آیات قرآنحکیم با واژههای «صیرورت»، «قلب»، «کَدح»، «رفع» و «صعود» برمیآید، این است که انسان، پیوسته در حال حرکت و تحول است و این