درآمد
شهر نشینی و تغییر ساختارهای فضای شهری در دهههای اخیر با شتابی تند پیش میرود؛ به گونهای که سرعت این اتفاق در کشورهای در حال توسعه بیشتر و ابعاد آن وسیعتر است. به اعتقاد برخی کارشناسان شهرسازی، شهر را میتوان مشخصترین پدیده انسانی به شمار آورد؛ زیرا برخلاف روستا که طبیعت، عامل پیدایش آن بوده، شهرها حاصل اراده بشر است؛ بنابراین شهر، بازتابی از فضا و زمان و انعکاسی از نظامهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است. با این رویکرد، شهر صرفاً یک محیط مادّی نیست، بلکه کانون روابط انسانی، اجتماعی و بستر ارتباطات و تعاملات اقتصادی است.۱
حاصل آنکه هر گونه تغییر و تحول در ساختار و سیمای شهرها شیوه زندگی متناسب با خود را به همراه میآورد و به طور طبیعی به دنبال آن، مشکلات و مسائل بسیاری در حوزه روابط انسانی و اخلاقی افراد رخ خواهد داد؛ زیرا بزرگی، تراکم و ناهمگونی، سه ویژگی اصلی شهر است که هرچه جمعیت بیشتر باشد، جداییهای فضایی برمبنای نژاد، قومیت و منزلت، بیشتر خواهد شد و جدایی فضایی در شهر نیز باعث سست شدن پیوندهای همسایگی و عاطفی میشود که جوامع روستایی از آن برخوردارند. همچنین به دنبال آن، آشناییهای صمیمی کم میشود و روابط همسایگی و تعامل اجتماعی افراد به شکلی زودگذر و توأم با گمنامی خواهد بود.