تاريخ انتشار: یکشنبه 1400/10/5
کد خبر: 73925

می توان با متن‌اندیشی عقلانی و نظام سازی مبتنی بر وحی، هماوائی میان کلام عقلانی و کلام وحیانی در مکتب امامیه را فراهم ساخت

رئیس پژوهشکده کلام اهل بیت علیهم السلام: دانش کلام امامیه از دیرباز بر دو منبع اساسی عقل و وحی پایه گذاری شده و همه متکلمان شیعه - از متکلمان نظرپرداز تا محدث متکلمان- بر این باور بوده اند که هماهنگی میان عقل با معارف وحیانی را باید وجهه همت خویش داد.

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه قرآن و حدیث، در پنجمین نشست از سلسله نشست ها و کرسی های علمی وبیناری پژوهشگاه قرآن و حدیث با موضوع "احیای دانش کلام بر بنیان عقل و وحی" که همزمان با هفته پژوهش ۱۴۰۰ از سوی پژوهشگاه قرآن و حدیث برگزار شد حجت‌الاسلام دکتر محمد تقی سبحانی، رئیس پژوهشکده کلام اهل بیت علیهم السلام پژوهشگاه قرآن و حدیث در ابتدای این جلسه گفت: دانش کلام امامیه از دیرباز بر دو منبع اساسی عقل و وحی پایه گذاری شده و همه متکلمان شیعه - از متکلمان نظرپرداز تا محدث متکلمان- بر این باور بوده اند که هماهنگی میان عقل با معارف وحیانی را باید وجهه همت خویش داد.

 

وی افزود: این نکته که ویژگی اصلی کلام امامیه بوده است، سبب شد که واگرائی عمیق میان دو گرایش بزرگ در کلام سنی - یعنی عقل گرائی و نص‌گرائی- در جامعه شیعی شکل نگیرد و علی رغم اختلاف در جزئیات، اما در مبانی و اصول اندیشه میان امامیان شکاف جدی به وجود نیاید.

 

ایشان در ادامه اظهار داشت: البته در کنار این همگرائی و همروی فکری، رویکردهای دوگانه متکلمان و محدثان از همان آغاز رخ داد و دو جریان مهم در کلام پدید آورد که اوج این دو گرایش را می توان در دو مدرسه قم و بغداد به تماشا نشست. از مهم ترین اختلافات این دو مدرسه نه در اعتنای به اصل عقل و وحی و نه حتی در گستره عقل و وحی، بلکه در شیوه به کارگیری این دو منبع در ساماندهی به نظام معرفت دینی بود.

 

رئیس پژوهشکده کلام اهل بیت علیهم السلام پژوهشگاه قرآن و حدیث گفت: در حالی که مدرسه قم بر بازنمود معارف وحیانی و به کارگیری عقل تنها در تبیین و توجیه عقلانی آنها تلاش می کرد، مدرسه بغداد با کمرنگ کردن حضور حدیث در فرایند فهم معارف و برجسته سازی نقش عقل نظری و عملی در نوپردازی های کلامی، صورت‌بندی‌های تازه‌ای از درون‌مایه‌های وحیانی ارائه می کرد؛ همین صورت‌بندی‌های جدید و اجتهادات متفاوت بود که اختلاف میان این دو مدرسه را دامن می زد و بدگمانی جریان محدثان را نسبت به روش‌های کلامی بیشتر می کرد.

 

وی افزود: در نقطه مقابل، رویکرد محدثان به فهم معارف نیز در عمل با مشکلات جدی مواجه بود. ظاهرا آنان با یکسان انگاری عرصه فقه و عقاید در روش شناسی اجتهادی، همان شیوه‌های متداول در استنباط شریعت را در حوزه کلام پیشنهاد می کردند. آنها هر چند به تفاوت این دو عرصه وقوف داشتند و بهره گیری از عقل در عرصه عقاید را به مراتب بیشتر از حوزه فقه می دانستند ولی به نظر نمی رسد که برای اندیشه ورزی های دینی نیز راه حل دیگری را پیشنهاد می کردند. این رویکرد افزون بر عوامل دیگر، سبب شد که در بستر تاریخی تشیع، حوزه حضور و نفوذ محدثان در عرصه های معرفتی کمرنگ‌تر شده و میدان معارف اعتقادی عمدتا بر محور متکلمان پیش رود.

 

ایشان اظهار داشت: از سوی دیگر، روش متکلمان نیز آثاری داشت که نباید به سرعت از کنار آن گذشت. آنان با پذیرش حجیت و استقلال عقل از یک سو، و لزوم روی‌آوری به نظرورزی‌های عقلی برای بازنمائی معارف دینی، در عمل نیازمند دستگاه‌های مفهومی و قواعد کلامی معتزله که نزدیک‌ترین مکتب کلامی به امامیان بودند، شدند و البته این اقتباس، به تدریج آثار محتوائی خود را بر معرفت اعتقادی آنان بر جای گذاشت. انحصار معرفت به معرفت عقلی و لزوم اکتساب و نظروزی برای دستیابی به معرفت و انکار معرفت فطری و رویت الهی، نپذیرفتن عالم تقدیر و مشیت و در نتیجه انکار عوالم پیشین، گرایش به بدن‌انگاری نفس انسانی و در نتیجه تاویل برخی از معارف اخروی همچون عالم برزخ و کیفیت اعاده انسان، قلمرو وحی(سمع) و عقل در فهم معارف و تعریف و تبیین مقام نبوت و وحی الهی و نیز جایگاه امامت و مقامات و مناصب آن از جمله مدلولات و ملازمات اعتقادی روش متکلمان بود.

 

حجت الاسلام دکتر محمدتقی سبحانی در ادامه گفت: البته همین رویکرد کلامی در یک گام دیگر، کلام امامیه را تحت تاثیر امور عامه فلسفی قرار داد و مدرسه حله با دوشخصیت شاخص - خواجه طوسی و ابن میثم بحرانی- به مفاهیم و تاحدودی به قواعد فلسفی بازبسته کرد. این حرکت در امتداد تاریخی خود در مدرسه شیراز و اصفهان ادامه یافت و به تدریج آرای متکلمان بغدادی را نیز به محاق برد؛ اندیشه‌هائی چون ادله شناخت خداوند، نسبت ذات و صفات الهی، تبیین علم الهی و مساله اراده خداوند و اختیار انسان، خلقت و حدوث جهان و ... از جمله مواردی بود که در اندیشه‌ متکلم-فیلسوفان بازتابی فلسفی یافت و به شدت کلام امامیه را از اندیشه‌های نخستین خود دور ساخت.

 

وی افزود: در یک‌ تحلیل عمیق‌تر باید ریشه‌ها و آسیب‌های دو رویکرد کلامی و حدیثی را بازخوانی کرد و برای بازسازی روش شناختی کلام امامیه بر همان مفروضات و بنیادهای اولیه چاره جوئی کرد. این بنای جدید بر اساس اصل همروی و هماوائی عقل و وحی در همه ساحت ها و توجه یکسان به هر دو منبع در ریشه‌ها و ساقه‌های دانش کلام است.

 

ایشان در ادامه گفت: برخی از اصول معرفتی این نوسازی کلامی عبارتند از:

  1. عقل هرچند حجیت معرفت شناختی دارد و‌ از استقلال در فهم برخوردار است، اما دستیابی عقل به درون‌مایه‌های معرفتی خود، بی مدد وحی میسر نمی شود.
  2. هر چند وحی یک منبع مستقل معرفتی است که حاوی پیام الهی است و غالبا از فراسوی آگاهی‌های عادی انسان گزارش می دهد، اما این پیام خطاب به عقل است و عقل انسان در تمام مراحل معرفت وحیانی حضوری بی بدیل دارد.
  3. دستیابی به یقین در معارف اعتقادی باید به عنوان یک هدف برین در همه مراحل معرفت جوئی قرارگیرد، اما باید توجه داشت که همه افراد در همه موقعیت‌ها و در همه بخش‌های معرفت کلامی به چنین قله ای دست‌ نمی یابند و از این روی باید درجات معرفت را با توجه به ابزارهای روش‌شناختی معتبر پذیرفت.
  4. هر چند روش فهم دین از دو منبع وحی و عقل یک روش اجتهادی است اما نباید فراموش کرد که اجتهاد کلامی از ویژگی خاصی برخوردار است که باید همچون روش شناسی فقه در علم اصول بازشناسی و تنقیح گردد. به کارگیری روش های صحیح در معرفت کلامی با دو بال عقل و وحی، بسیاری از اختلافات کلامی را کم می کند و مناقشات را به چالش‌های عمیق معرفتی می کشاند و راهکارهای برون‌رفت را بهتر نشان می دهد.
  5. از جمله نیازمندی های دانش کلام، نظرورزی، نظام‌سازی و تامین یک منطق دفاعی است. این بسترهاست که متکلم را از فضای اجتهاد فقهی فاصله می دهد و راه را برای ورود مفاهیم و قواعد عقلی به اندرون دانش کلام هموار می سازد. این جاست که منطق تعامل عقل و وحی ایجاب می کند که دستگاه مفهومی و نظام قواعد عقلی در دانش کلام نه تنها بریده از ساحت وحی و وابسته به مکاتب فکری بیرونی نباشد، بلکه در یک تعامل نزدیک با معارف وحیانی استخراج و تدوین گردد. این اقدام از یک سو، به جبران کمبود در رویکرد حدیثی می انجامد و کلام امامیه را از انفعال به یک جریان قوی و اثرگذار تبدیل می کند و از سوی دیگر، از واگرائی نظام محتوای کلامی از درون‌مایه‌های وحی جلوگیری می کند

 

وی افزود: به این ترتیب، کلام امامیه می تواند بر همان مفروضات و اصول اولیه خود، از دو خصلت «متن‌اندیشی عقلانی» یا تعقل در وحی و «نظرورزی وحیانی» یا نظام سازی مبتنی وحی برخوردار می گردد و ‌شکاف تاریخی عقلانیت و اجتهاد در عرصه عقاید به یک روش و رویکرد همگرا تبدیل شود و زمینه آشتی و هماوائی میان دو گرایش کلام عقلانی و کلام وحیانی در مکتب امامیه را فراهم سازد.

 

حجت‌الاسلام دکتر رسول رضوی، رئیس دانشکده علوم و معارف اسلامی دانشگاه قرآن و حدیث که به عنوان ناقد در این جلسه حضور داشت گفت:ساده سازی در امر پژوهش یک آفت است. در موضوع عقل گرایی نمی توان به آسانی بین عقل ابزاری و عقل منبعی فرق نهاد و به دنبال آن یک جریان فکری را عقلگرا یانص گرا معرفی کرد.

 

وی افزود: روش های کلامی را نمی توان صرفا بر اساس رفتار متکلمان در یک مدرسه قضاوت کرد. مثلا نوع مواجهه بغدادیان را نتیجه عقلگرایی و قمی ها را نص گرایی بدانیم. عوامل دیگر هم موثر است؛ مثلا در بغداد  واهمه رقیب هست و رفتار علمی و روش بغدادیان بخشی نتیجه این واهمه رقیب بوده نه نتیجه عقلگرایی.

 

ایشان در ادامه اظهار داشت: بنا بر تصویری که استاد سبحانی ارائه نمودند دستگاه کلامی امامیه بروز خوبی نداشته است. اما آیا امامیه در این ادوار دستگاه کلامی نداشته است؟ بدون دستگاه نمی توان مبارزه کرد و دشمن رقیب را دفع کرد. همین که امامیه توانسته است رقیب را دفع کند نشانه این است که دستگاه کلامی داشته است.

 

حجت الاسلام دکتر محمدتقی سبحانی در ادامه در پاسخ به نقد ارائه شده گفت: ما هم بر این باور هستیم که تفاوت مدرسه قم و بغداد در نگاه ابزاری یا منبعی به عقل نیست، اختلاف در گستره و یا تکوین عقل هم نیست بلکه اختلاف محدثان و متکلمان در چگونگی استفاده از عقل است؛ اختلاف در این است که چگونه باید عقل و وحی را در نظام استنباط دخالت دهیم.

 

ایشان در پایان اظهار داشت: در اینکه عوامل مختلف سبب شد بغدادیان از این روش استفاده کنند سخنی نیست، اشکال اینجا است که چون عوامل مختلف متکلمان بغداد را در فشار قرار داد و فرصت ابزار جدید و روش جدید نبود، متکلمان دستگاه مفهومی را از خارج معارف دینی گرفتند ولی این دستگاه قابلیت تبیین معارف دینی را نداشت. دستگاه کلامی ما برگرفته از منابع دینی نیست اگرچه درون مایه های لازم و محتوا را داریم اما یک دستگاه عقلانی برگرفته از منابع وحیانی که روزآمد باشد را نداریم و باید در این راستا تلاش کنیم.

 

لازم به ذکر است پنجمین نشست از سلسله نشست ها و کرسی های علمی وبیناری پژوهشگاه قرآن و حدیث در راستای دومین همایش مجازی  علوم انسانی اسلامی پژوهش و فناوری با موضوع "احیای دانش کلام بر بنیان عقل و وحی" همزمان با هفته پژوهش با مشارکت معاونت پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مجمع پژوهشگاه های علوم انسانی اسلامی، دبیرخانه هیأت حمایت از کرسی­های نظریه پردازی، نقد و مناظره شورای عالی انقلاب فرهنگی و دانشگاه قرآن و حدیث، با ارائه و سخنرانی حجت الاسلام دکتر محمدتقی سبحانی، رئیس پژوهشکده کلام اهل بیت علیهم السلام پژوهشگاه قرآن و حدیث و حجت‌الاسلام دکتر رسول رضوی، رئیس دانشکده علوم و معارف اسلامی دانشگاه قرآن و حدیث به عنوان ناقد در روز دو شنبه ۲۲ آذر ماه از ساعت ۱۳ تا ۱۵ به صورت وبیناری در سالن جلسات موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، برگزار شد.

 

جهت دریافت فایل صوتی نشست بر روی لینک زیر کلیک کنید 👇

  • احیای دانش کلام بر بنیان عقل و وحی (دانلود)