رئیس پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی: تلقی عامیانه از آیات و روایات، خواندن، لذت بردن و عمل کردن به آنهاست اما تلقی عالمانه و مبتنی بر رویکرد علمی این است که باید از دل آیات و روایات به نظریات علمی برسیم.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه قرآن و حدیث، در اولین نشست علمی از سلسله نشست ها و کرسی های علمی ترویجی وبیناری پژوهشگاه قرآن و حدیث با موضوع "درآمدی بر تئوریزه کردن آموزههای وحیانی" که همزمان با هفته پژوهش ۱۴۰۰ از سوی پژوهشگاه قرآن و حدیث برگزار شد. حجت الاسلام دکتر عباس پسندیده رئیس پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی در ابتدای این نشست گفت: قوام امور یک کشور به جدی گرفتن امر پژوهش است. هر کشوری که به موفقیتی دست یافته در سایه پژوهش بوده و مخصوصاً در کشور ما که اسلامی و از منابع غنی برخوردار است باید استفاده از منابع اسلامی در پژوهشها با جدیت دنبال شود و به همین دلیل یکی از بحثهای مهم، چگونگی استفاده از منابع دینی در تحقیقات و پژوهشها است که ایدهای را در این باره ارائه خواهیم داد.
وی افزود: آموزههای وحیانی قابلیتهای زیادی در تولید علم دارند و این امر به تجربه برای بنده روشن شده و بسیاری از افراد دیگر آن را تجربه کرده و پژوهشهای انجامشده این سخنان را تأیید میکند. نکته مهم این است که در رویکرد علمی، باید آیات و روایات و آموزههای دینی را به عنوان یک منبع نه یک محصول آماده برای تولید علم در نظر بگیریم. یک تلقی عامیانه همان خواندن آیات قرآن و احادیث معصومان و لذت بردن و عمل کردن به آنهاست، اما تلقی عالمانه و مبتنی بر رویکرد علمی این است که باید از دل آن آیات و روایات به نظریات علمی برسیم.
ایشان اظهار داشت: قرآن و احادیث معصومان به معنای امروزی کتابهای نظریهپردازی و آکادمیک نیستند، بلکه منابعی هستند که باید در نظریهپردازی به آنها توجه و این آموزهها را تبدیل به تئوری کرد.
رئیس پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی در ادامه گفت: باید نگاه ما تغییر کند و به جای اینکه بگوییم «قرآن چه میگوید»، بگوییم «چرا قرآن چنین میگوید؟» برای روشنتر شدن بحث، باید دورههای سهگانهای را بررسی کنیم که تعامل علم و آموزههای وحیانی را داشته است. اولین نسل تحقیقات در کشور ما، تحقیقات براساس آموزههای اسلامی است که بنده از آن با عنوان تأییدیابی یاد میکنم. در این دوره فقط تأیید را از منابع اسلامی پیدا میکنیم. این در واقع اسلامیزه کردن است و اقدامی اشتباه و نادرست محسوب میشود و در کشور ما برخی حوزویان و دانشگاهیان این کار را بسیار انجام دادهاند.
وی ابراز داشت: نسل دوم که روند قبل را اصلاح کرد مطالعات تطبیقی – انتقادی بود. در مطالعات تطبیقی به دنبال تأیید نیستیم، بلکه اگر نظریهای در یک دانش مطرح میشود، باید آن موضوع به طور جامع براساس منابع اسلامی (نه صرفاً برای پیدا کردن آموزههای موافق)، مورد مطالعه قرار گیرد و به صورت انتقادی با آن برخورد شود. ممکن است در برخی از موارد هماهنگی و در برخی موارد ناهماهنگی وجود داشته باشد. موقعی که قانون جذب در کشور ما رواج پیدا کرده بود افراد زیادی ابراز علاقه میکردند که در این مورد کار کنند، چراکه آیات و روایات موافق در این مورد وجود دارد، اما از سوی دیگر آیات زیادی هم آن را رد میکنند. لذا در اینگونه موارد باید به صورت انتقادی و تطبیقی برخورد و به صورت جامع به موضوع نگاه کنیم. بدین ترتیب میتوانیم هم تأییدها را دریافت و هم نقدهایمان را بیان کنیم.
ایشان در ادامه افزودند: نسل سوم نسلی است که بنده از آن با عنوان نظریهپردازی یا الگوپردازی یاد میکنم. در اینجا به دنبال این نیستیم که دانشی را اخذ کنیم و بر اساس منابع دینی مورد نقد قرار دهیم، بلکه درصددیم آموزههای قرآن و حدیث را در آن حوزه تئوریزه کنیم. خوشبختانه در نسل سوم شاهد تحقیقات خوبی هستیم که در حوزههای مختلف انجام میشود و باید آن را به فال نیک گرفت. نسل سوم به بحث ما مربوط است. نسل اول یک اشتباه استراتژیک است، چراکه تا نظریهای رواج مییابد عدهای سعی میکنند آیه یا روایتی در تأیید آن پیدا کنند بدون اینکه آن را نقد کنند. چنین کاری اشتباه و نه خدمت به علم و نه خدمت به دین است، بلکه گاهی اوقات منجر به نکوهش دین هم میشود، هرچند ممکن است جذابیتهای ظاهری هم داشته باشد.
دکتر عباس پسندیده اظهار داشت: نسل سوم یک راهبرد ثمربخش و صحیح است، اما فاصله بین آموزه تا نظریه را هم باید مورد توجه قرار دهیم. قرآن و احادیث معصومان به معنای امروزی کتابهای نظریهپردازی و آکادمیک نیستند، بلکه منابعی هستند که باید در راستای نظریهپردازی به آنها توجه و این آموزهها را تبدیل به تئوری کرد؛ اما باید به چند مبنا توجه کنیم. در مبنای اول براساس نظریه کشف معتقدیم که کار علم، کشف واقعیتهاست و علم هیچگاه معمار واقعیتها نیست، بلکه همانند یک پلیس پرده از حقیقت برمیدارد.
وی گفت: مبنای دوم اینکه آموزههای وحیانی مبتنی بر واقعیت هستند و اگر کار دانش پردهبرداری از واقعیتهاست، آموزههای دینی قابلیت نشان دادن زیرساختها و در نتیجه تئوریپردازی را دارند و میتوانند در تولید علم به ما کمک کنند. لذا باید بپذیریم که منابع دینی ما مبتنی بر واقعیتها هستند. آموزههای دینی ما مبتنی بر قوانین علمی هستند، اما ساختار بیانی آنها عرفی است. یک پژوهشگر باید بر اساس یک حرکت روشمند از آموزهها و گزارههای دینی به سمت نظریهپردازی حرکت کند. برای مثال موضوعی با عنوان بزرگشماری سختیها وجود دارد که پدیدهای فردی و یک مسئله است. لذا رویکرد علمی به این موضوع این است که چه نظریهای میتواند این بزرگشماری را تبیین کند. در روایتی آمده است که معصوم ما میفرماید که اگر کسی به دنیا بیرغبت باشد، مصیبتها برای وی کوچک شمرده و از آنها ناخرسند نمیشود. در اینجا با سه مؤلفه بیرغبتی به دنیا، کوچک شمردن مصیبتها و ناخرسند بودن از مسائل روبهرو هستیم و نیز در درون انسانها چیزی به نام سیستم زهد و رغبت وجود دارد که طراحی خدای متعال است. از کوچک شمردن مصیبتها میفهمیم که انسانها مصایب را سنجش میکنند.
ایشان در ادامه افزود: از این روایت شریف میفهمیم که آن اندازهسنجی مصائب تحت تأثیر نظام زهد و رغبت قرار دارد و این یک واقعیت در انسان است. بر اساس همین روایت اگر رغبت شدیدی نسبت به چیزی داشتیم، وقتی آن را از دست بدهیم، ناخرسند میشویم. در اینجا ما از یک واقعیت علمی پرده برداشتیم و اگر مراحل بعدی را به سرانجام برسانیم، یک نظریه علمی صورت گرفته است. منظور از تئوریزه کردن آموزههای وحیانی این است که از ظاهر یک گزارش به تئوریهای علمی دست پیدا کنیم.
لازم به ذکر است اولین نشست علمی از سلسله نشست ها و کرسی های علمی وبیناری پژوهشگاه قرآن و حدیث در راستای دومین همایش مجازی علوم انسانی – اسلامی پژوهش و فناوری با موضوع "درآمدی بر تئوریزه کردن آموزههای وحیانی" همزمان با هفته پژوهش با مشارکت معاونت پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و مجمع پژوهشگاه های علوم انسانی – اسلامی با سخنرانی حجت الاسلام دکتر عباس پسندیده، رئیس پژوهشکده اخلاق و روان شناسی اسلامی پژوهشگاه قرآن و حدیث در روز شنبه ۲۰ آذر ماه از ساعت ۱۰ تا ۱۲ به صورت وبیناری در سالن جلسات موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، برگزار شد.
جهت دریافت فایل صوتی نشست بر روی لینک زیر کلیک کنید 👇