حذف رفتار ناخواسته استفاده میشود (واندنبوس، ۱۳۹۱).
طبق این فرآیند در موقعیتهایی که مراجعان نمیتوانند نشانههای اغواکننده را تغییر دهند یا از آن اجتناب کنند بهترین شیوه آن است که پاسخ به چنین نشانهها و محرکهایی تغییر یابد. مثلاً در موقعیتی استرسآمیز یا اضطرابآور، به جای پناهبردن به مصرف مواد مخدر یا الکلی، از جانشینهای سالمی نظیر فنون تنشزدایی، تنآرامی و آرامش عضلانی استفاده شود.
در حقیقت، شرطیسازی تقابلی مستلزم یادگیری رفتارهای سالمتری است که میتواند جایگزین رفتارهای ناسالم شود. فنون شرطیسازی تقابلی عبارت است از: حساسیتزدایی، جرئتورزی، و تقابلهای شناختی با خودسنجیهای نامعقولی که مولد استیصال و پریشانی است (مادوس و تانگنی، ۲۰۱۰).
۷. مدیریت وابستگی (مدیریت تقویت)۱
مدیریت وابستگی به تنظیم مدیریت تقویت گفته میشود که با توجه به چنین پرسشهایی انجام میشود: چه کسی تقویتکنندهها را عرضه میکند؟ چه مقدار تقویت برای چه مقدار کار در نظر گرفته میشود؟ تقویتکننده چه زمانی عرضه میشود؟ تقویت شامل چه چیزهایی میشود؟ (واندنبوس، ۱۳۹۱).
به بیان دیگر، پیامدهای رفتار، رفتار را کنترل میکند. اگر تقویت یا تنبیهی به پاسخ خاصی وابسته شود بهترتیب احتمال پاسخ را افزایش یا کاهش میدهد. ارتباط بین تقویت و تنبیه (پیامد) با پاسخ، نشانگر وابستگی بین این دو است و اگر تغییر در رفتار فرد ناشی از تغییردادن وابستگیها (اصلاح تقویتها و تنبیهها) در محیط باشد، آن را کنترل یا مدیریت وابستگی مینامیم. بر اساس همین اصل، که اصل شرطیسازی کنشگر است، میتوان با پاداشدادن به تغییرات مثبت رفتاری،