کشف معنای اصلی، مستقیماً به منابع لغت موجود مراجعه کند و با کوشش نظاممند به معنای اصلی برسد. بدینمنظور باید اقدامات زیر را انجام داد:
۱. تشکیل خانواده تعاریف لغوی: از آنجا که هر مفهوم ابعاد مختلفی دارد، ممکن است هر لغتشناس به بُعدی پرداخته باشد. لذا نخست باید تعریفهای گوناگون لغتشناسان، شناسایی و جمعآوری شود. بدینمنظور نخست به کتب لغت معاصر قرآن و کلام اهل بیت علیهم السلام مراجعه میشود، همچون العین، نوشته خلیل بن احمد فراهیدی، المنجد فی اللغة اثر علی بن الحسن هنایی، تهذیب اللغة اثر محمد بن احمد ازهری، معجم مقاییس اللغة اثر احمد ابن فارس. همچنین، برای یافتن تفاوتهای دقیق معنایی بین واژهها، افزون بر مراجعه به کتب لغت، محقق چند کار انجام میدهد: ۱. مراجعه به کتب غریب الحدیث۱ همچون نهایة ابناثیر؛ ۲. مراجعه به متون دینی و ادبی کهن همچون شعرها؛ ۳. مراجعه به کتب فروق اللغة که مرزها و ظرافتهای بین واژهها را بیان کرده است، مثل الفروق نوشته ابوهلال عسکری و فروق اللغات اثر حسامالدین طریحی؛ و ۴. مراجعه به واژههای متضاد.
۲. بررسی دیدگاه لغتشناسان: در اقدام بعدی، این دیدگاهها به منظور فهم دقیق مفهوم و جنبههای آن بهترتیب، به صورت زیر بررسی و تحلیل میشود:
مؤلفه یا مؤلفههای اصلی هر تعریف مشخص میشود.
مصادیق متفاوت هر واژه جمعآوری، و وجه مشترک همه آنها مشخص میشود. این کار به کشف گوهر معنا کمک میکند.
دیدگاه خاص هر لغتشناس مشخص و تحلیل میشود.
مقایسه دیدگاههای متفاوت لغتشناسان و جمعبندی نهایی با هدف مشخصکردن دیدگاه نهایی آنها درباره واژه مد نظر.
ب - گام دوم: تعریف اصطلاحی
پس از فهم تعاریف لغوی، نوبت به تعاریف اصطلاحی میرسد. هرچند هدف