بیشترین فایده را دارد که شخص در معرض ابتلا به فشار روانی سنگین قرار داشته باشد (و هنوز مبتلا نشده باشد)؛ مثلاً در طول نوجوانی یا قبل از امتحان یا عمل به تعهدی مهم، یا به دلیل سطح بالای فشار روانی در معرض خطر باشد (همان).
پیشگیری ثانویه:۱ مداخله در خصوص افراد یا گروههایی که نشانهها، اختلالات یا شرایط روانی یا جسمانی اولیه (یعنی مشکلات تحت بالینی) را نشان میدهند، به منظور پیشگیری از وخامت و جدیترشدن اختلال کارکرد یا بیماری (همان). این بخش از پیشگیری در حین رواندرمانی صورت میگیرد.
پیشگیری نوع سوم:۲ نوعی مداخله و درمان برای افراد یا گروههایی که قبلاً به عارضهها، اختلالات یا بیماریهای جسمی و روانشناختی مبتلا شدهاند. پیشگیری نوع سوم شامل تلاشهایی برای کاهش تأثیرات منفی، پیشگیری از بیمارها یا اختلالات مرتبط با عوارض، پیشگیری از عود و احیای بالاترین کارکرد جسمانی یا روانشناختی ممکن است (همان). در اینجا نیز چون شخص به مرحله اختلال رسیده است به نظر میرسد مداخلههای پیشگیری نوع سوم در قالب فرآیند رواندرمانی صورت میگیرد.
هرچند این دو نوع مداخله اخیر (پیشگیری ثانویه و پیشگیری نوع سوم) جزء مداخلههای پیشگیرانه مطرح شده است، اما با این حال میتوان آن دو را صورتهایی از مداخله بالینی دانست که در ادامه توصیف خواهیم کرد. البته میتوان این فرض را نیز متصور دانست که این دو نوع مداخله، نوعی مداخله پیشگیرانهاند که به عنوان مکمل مداخلههای بالینی به کار گرفته میشوند؛ چراکه ماهیت ذاتی آنها پیشگیری از بدترشدن اوضاع است، حال آنکه ماهیت ذاتی مداخله بالینی تغییر اوضاع کنونی به اوضاع سازگارانهتر و مطلوب است.