۱. بر اساس خاستگاه مداخله
ریچاردز و برگین (۱۹۹۷، به نقل از: وست، ۱۳۸۷) نوعی از مداخلات را تحت عنوان «مداخلات معنوی» وارد مشاوره و رواندرمانی کردهاند؛ مداخلههایی همچون دعاکردن برای مراجعان و ترغیب آنان به دعاکردن، بحث درباره مسائل الهی، استفاده از نوشتههای کتابهای مقدس در درمان، و... که جزء مداخلههای معنوی به حساب آوردهاند. بدینترتیب بر اساس نوع خاستگاه اولیه مداخله میتوان نوعی از تقسیمبندی برای مداخلات را تقسیم مداخلهها به دو نوع دانست:
o مداخلههای معنوی، که خاستگاه اولیه آن معنویت و دین است.
o مداخلههای روانشناختی، که خاستگاه اولیه آن مکاتب درمانی مختلف است (نک.: همان). در این خصوص نیز بر اساس مکاتب مختلف مطرح در رواندرمانی همچون مکتب روانپویشی، رفتارگرایی، و انسانگرایی مداخلات مختلفی را میتوان دستهبندی کرد.
۲. بر اساس گروه هدف در مراجعان
میتوان مداخلات را با توجه به «حوزههای مختلفِ هدف» نیز تقسیمبندی کرد. مثلاً میتوان به مداخلات در دو حوزه زیر اشاره کرد:
o مداخلات در حوزه کودک: آثار مکتوب متعددی در این زمینه وجود دارد که مشتمل بر مخزنی از مداخلات برای درمان مشکلات رفتاری کودکان است؛ همچون «سنجش و درمان مشکلات دوران کودکی» (کارولین و گوردون، ۱۳۸۵) یا «روانشناسی بالینی کودک (روشهای درمانگری)» (موریس و کراتوچویل، ۱۳۸۹).
o مداخلات در حوزه زوجینی: آثار مکتوب فراوان در این زمینه را نیز میتوان مصداقی برای وجود مداخلات به منظور مشاوره و رواندرمانی در این حوزه دانست؛ آثاری همچون «زوجدرمانی: ارزیابی و معاینه» (بینا، شهریاری، و اسلامیان، ۱۳۹۱).