درمان مشکلات او در فضایی مبتنی بر تعامل بر اساس حسنه متقابل (شفیعآبادی و ناصری، ۱۳۸۰). راهنمایی هدفی کلی دارد و آن کمک به فرد برای یافتن راه خود و رسیدن به درجات بالاتری از کمال و معرفت و آگاهی است (همان). همچنین، راجرز۱ (به نقل از: حسینی بیرجندی، ۱۳۸۴)، هدف راهنمایی را تسهیلِ رشد شخصی، روانی و بلوغ اجتماعی افراد از طریق کمک به آنها میداند. در واقع، راهنمایی، فرآیندی با هدف یاریرسانی مراجع در راستای تصمیمگیری آزادانه و البته سازنده در مسیر رشد است.
مشاوره۲
«مشاوره» رابطهای است پویا و هدفمند که بر اساس مشارکت مشاور و مراجع، و با روشهایی منطبق بر نیازمندیهای مراجع انجام میگیرد. در این خصوص بر توجه به خودشناسی و تصمیمگیری از طرف خود مراجع تأکید میشود (شریفی، ۱۳۷۴). مشاوره دو ویژگی مهم دارد؛ اول آنکه در مشاوره باید رابطه بین مراجع با یک نفر به عنوان مشاور برقرار شود. پس رفع مشکل از طریق مطالعه کتاب، مشاوره نیست. دوم آنکه هدف مشاوره، کمک به مراجع است نه اجبار مراجع به انجامدادن کاری (نک.: حسینی بیرجندی، ۱۳۸۴). بنابراین، مشاوره نیز فرآیندی است با هدف یاریرسانی مراجع به منظور تصمیمگیری آزادانه و سازنده که در آن به وجود رابطهای دوطرفه بین دو فرد (مشاور و مراجع) تأکید میشود.
در فرآیند «راهنمایی» و «مشاوره» دو نقطه مشترک وجود دارد: یکی بینشافزایی درباره توانمندیها و شرایط محیطی، و دیگری تصمیمسازی، یعنی یاریرسانی در اتخاذ تصمیم منطقی در مشکلات. از همینرو، برخی کتب علوم تربیتی و روانشناسی، «مشاوره» و «راهنمایی» را مترادف هم به کار بردهاند اما برخی دیگر