این معنا که: آیا اثربخشی طرحنمای مداخلهای در زیرگروههای بالینی/ زیرگروههای غیربالینی متفاوت است و اینکه نباید این طرحنمای مداخلهای را برای افرادی با ویژگیهایی خاص به کار برد؟ همچنین، دستورالعملهای دقیق درباره چگونگی استفاده از ابزارهای ارزیابی به درمانگران/ مربیان در ربطدادن مداخله به زیرگروههای بیماران خاص/ مشارکتکنندگان خاص کمک میکند.
در حقیقت، در این مرحله، سیستمهای تفصیلی مناسب برای استفاده در جمعیتهای بالینی/ غیربالینی گوناگون بیان میشود (نک.: کارول و نورو، ۲۰۰۲).
در مقایسه با مرحله اول یا کارآزماییهای اولیه مرحله دوم، در این مرحله (مرحله سوم)، طرحنمای مداخله را گروه وسیعی از درمانگران/ مربیان ارزیابی میکنند. در این میان، اگر درمانگران/ مربیان کمتجربه یا کمتعهد، طرحنمای مداخلهای را اجرا کنند، طراحان طرحنمای مداخلهای، آموزش اضافی یا نظارت بیشتری در خصوص آن اعمال خواهند کرد.
بنابراین، ورود به مرحله سوم، صرفاً بعد از اجرای چندین کارآزمایی تصادفی کنترلشده و تجمیع حاصل از مقدار زیادی از فرآیند و دادههای خروجی در جمعیتهای گوناگونی از بیماران/ مشارکتکنندگان محقق خواهد شد.
در تدوین مرحله سوم از طرحنمای مداخله، که در حقیقت برای سنجش اثربخشی مداخله استفاده میشود، توجه به نکات زیر ضروری است:
بخش اول: تنوع بیماران/ مشارکتکنندگان
در این بخش، تغییرات لازم در مداخله برای مدیریتکردن انواع مختلف از گروههای بیماران/ مشارکتکنندگان و نیز محدودیتهای درمان برای گروههای خاص بیان میشود، از جمله: ۱. بیان نحوه مدیریت بیمارانی که اختلالات همزمان دارند؛ اختلالاتی همچون افسردگی، اضطراب، اختلال استرس پس از ضربه، اختلال شخصیت ضداجتماعی، سوء مصرف دارو، اختلالهای روانی،