تکالیف درمانی (نک.: کارول و رونساویل، ۲۰۰۸). ساخت طرحنمای درمانی در مرحله اول، نخست نیاز به خلاقیت و ابتکار تدوینکننده درمان دارد و در ادامه نیاز به آزمایشِ درمان و بررسی نتایج و بازخوردهای مراجعان (دابسون و همیلتون، ۲۰۰۲). بر همین اساس، مرحله اول مشتمل بر دو زیرمرحله است:
زیرمرحله الف: این زیرمرحله در حکم «قلب» برای مرحله اول است و مقدم بر هر اقدام دیگری است. تمرکز این زیرمرحله بر ایجادکردن نوعی درمان جدید و نوشتن طرحنمای درمانی مربوط به آن است. این زیرمرحله نیاز به خلاقیت بسیار دارد؛ چراکه مشخصکردن روشها و طرحنماییها در شکلدادن نوعی رواندرمانی جدید کار سختی است که نیاز به خلاقیت دارد. محصول نهایی مرحله اول - الف، به دست دادن نسخه موقت یا نسخه کاری از طرحنمای درمانی است که فرآیندهای درمان را مشخص میکند (رونساویل و کارول، ۲۰۰۱).
مرحله «ایجاد درمان» در «پژوهش درمانهای رفتاری» مشابه مرحله «تولید فرضیه»ها در «پژوهش علمی تجربی» است؛ از این جهت که هرچند آزمون فرضیهها عموماً با فرمولبندیکردن قواعد و روشها هدایت میشود، اما تولید فرضیهها میتواند مبتنی بر بینشهایی باشد که از هر نوع منبعی بیرون کشیده شده باشند، منابعی همچون پژوهش رفتاری پایه، علم عصبشناسی شناختی، مشاهدات بالینی، یا اینکه از تغییرات فزاینده در روشهای موجود یا حتی مفهومسازیهای کاملاً جدید درباره فرآیند تغییر درمانی بیرون آمده باشد (همان). همانگونه که بیان شد، زیرمرحله اول - الف، در واقع، در فصل قبلی این اثر، تحت عنوان «نگارش طرحنمای مداخله» مطرح شد.
زیرمرحله ب: این زیرمرحله بر آزمودن مقدماتی نسخه نهایی یا تقریباً نهایی از درمان تمرکز دارد (همان). هدف خاص و اصلی در این زیرمرحله، آمادهکردن اولیه آزمونی نیرومند برای رسیدن به مرحله کارآمدی در درمان جدید است (نک.: همان).