105
تدوین مداخلات روان‌شناختی مراحل و شیوه تدوین

تقویت به کار ببندند (پراچاسکا و دیکلمنت، ۱۹۸۳، به نقل از: مادوس و تانگنی، ۲۰۱۰). افراد، در مرحله اقدام، از این فرآیندها برای اصلاح آشکار رفتار مشکل‏دارشان (یا ایجاد آشکار توانمندی) یعنی برای تأمین معیار حداقلی موفقیت استفاده می‏کنند (مادوس و تانگنی، ۲۰۱۰).

درمانگری که با مراجعی روبه‏رو است که در مرحله اقدام است، در قامت «مشاور» در دسترس است که وقتی عمل طبق انتظار پیش نرود، توصیه‏های لازم را می‏کند و زمانی که عمل بی‏دردسر پیش نرود، حمایت‏های لازم را انجام می‏دهد (نوکراس، کربس و پراچاسکا، ۲۰۱۱) و هر چه درمان به انتها نزدیک‏تر شود و درمانجو دارای توانمندی بالاتر و استقلال بیشتری در رفع مشکلش شود، درمانگر کمتر و کمتر مشاوره می‏دهد (همان).

تغییر موفقیت‏آمیز رفتار مشکل‏دار (همچون اعتیاد)‏ یعنی به دست آوردن ضوابط خاص، همچون پرهیز. مثلاً در سیگارکشیدن، کاهش ۵۰ درصدی سیگارکشیدن تغییر رفتار است، اما رضایت ضوابط اقدام موفق را تأمین نکرده است (پراچاسکا، دیکلمنت و نوکراس، ۱۹۹۲).

مرحله پنجم: نگه‏داری

افراد در مرحله نگه‏داری برای محکم‏کردن دستاوردهایی که در خلال مرحله اقدام به دست آورده‏اند می‏کوشند خطر بازگشت (بازگشت به مشکل قبلی یا از دست دادن توانمندی جدیدی که به دست آورده‏اند) را به حداقل برسانند (نوکراس، کربس و پراچاسکا، ۲۰۱۱:؛ پراچاسکا و نوکراس، ۲۰۱۰:؛ پراچاسکا، پراچاسکا، و جانسون، ۲۰۰۶:؛ پراچاسکا، دیکلمنت و نوکراس، ۱۹۹۲:؛ پراچاسکا و دیکلمنت، ۱۹۸۳، به نقل از: مادوس و تانگنی، ۲۰۱۰) و از همین‏رو است که می‏توان گفت «تغییر ثابت رفتار و پرهیز از بازگشت» نشانه این موقعیت است (پراچاسکا و نوکراس، ۲۰۱۰:؛ پراچاسکا، دیکلمنت و نوکراس، ۱۹۹۲). شاید همین نشانه سبب شده است تا برخی به طور سنتی، نگه‏داشت را مرحله‏ای ایستا


تدوین مداخلات روان‌شناختی مراحل و شیوه تدوین
104

معمولاً اظهارنظرهایی از این قبیل دارند: «من سخت برای تغییر رفتار کار می‏کنم»، «هر کسی می‏تواند درباره تغییر حرف بزند، من واقعاً برخی چیزها را در خصوص تغییر انجام می‏دهم» (پراچاسکا، دیکلمنت و نوکراس، ۱۹۹۲).

مردم، از جمله متخصصان، سهواً اقدام را معادل تغییر می‏گیرند. در نتیجه اقدامات بایسته‏ای را که تغییرکنندگان را برای اقدام آماده می‏کند نادیده می‏گیرند و از تلاش‏های مهمی که برای نگه‏داشتن این تغییرات بعد از عمل لازم است غافل می‏شوند (پراچاسکا، دیکلمنت و نوکراس، ۱۹۹۲؛ پراچاسکا و نوکراس، ۲۰۱۰).

بحث دیگری که در مرحله اقدام مطرح است، بحث مداخلات است. مداخلاتی که با مراحل هماهنگ شده باشد در به سرانجام رسیدن تغییر بسیار مؤثرتر است؛ در مقایسه با برنامه‏های اقدام‏واری که به همه مراحل می‏خورد؛ چراکه رعایت تناسب بین مداخله و مراحل، احتمال مشارکت و انجام‏دادن اقدامات را در افراد افزایش می‏دهد (پراچاسکا، پراچاسکا، و جانسون، ۲۰۰۶).

بر همین اساس، اگر افراد از مرحله آمادگی به اقدام حرکت کنند و در این حرکت، اتکا به فرآیندهایی همچون افزایش آگاهی و خودارزیابی مجدد را ادامه دهند، به احتمال قوی شکست خواهند خورد؛ چراکه آنها فرآیند مناسب را برای این مرحله تغییر اتخاذ نکرده‏اند. در حقیقت، این افراد نمی‏دانند که چگونه باید تغییر کنند (مادوس و تانگنی، ۲۰۱۰). در واقع، موفقیت در مرحله اقدام، مستلزم استفاده مؤثر از فرآیندهای تغییر رفتار همچون شرطی‏سازی تقابلی و کنترل محرک به منظور اصلاح محرک شرطی‏ای است که مکرراً منجر به عود مشکل می‏شود (پراچاسکا، دیکلمنت و نوکراس، ۱۹۹۲).

گفته می‏شود افراد در مرحله اقدام باید فرآیندهای وجودی‏تری را همچون خودآزادسازی، فرآیندهای انسان‏گرایانه‏تری را همچون روابط یاری‏رسان، و فرآیندهای رفتاری‏تری را همچون شرطی‏سازی عاملی، کنترل محرک، و مدیریت

  • نام منبع :
    تدوین مداخلات روان‌شناختی مراحل و شیوه تدوین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    500
تعداد بازدید : 749
صفحه از 192
پرینت  ارسال به