مؤلفههای زیر برخی از وجوه مقایسه است:
درجه بهبودی حاصل از درمان ساختهشده در مقایسه با درجه بهبودی حاصل از درمان استانداردی که ملاک مقایسه است.
مدتزمان لازم برای اثرکردن هر درمان؛ مثلاً داروها اغلب نسبت به رواندرمانی به مدتزمان کمتری برای اثرگذاری اولیه نیاز دارند. یا مثلاً نوعی از رواندرمانی نسبت به رواندرمانی دیگر در مدتزمان کوتاهتری اثرگذار باشد.
میزان امکان بازگشت به بیماری بعد از درمان با درمانهای مختلف.
میزان هزینههای مالی که هر درمان به دنبال دارد.
میزان تخصص لازم برای اجرای هر درمان (اگر درمانی به تخصص بسیار بالا نیاز داشته باشد، درمانگران کمتری قادر به استفاده از آن درمان خواهند بود).
نقش اصلیای که طرحنمای درمانی در این مرحله ایفا میکند مشخصکردن هزینههای مالی، زمانی، میزان تخصص لازم، احتمال بازگشت بیماری، تعداد افراد لازم برای درگیرشدن در درمان و... است و مقایسه این درمان با سایر درمانها در این گونه عناصر است تا برتریداشتن یا نداشتن درمان تولیدشده بررسی شود.
بررسیهای محقق نشان میدهد معمول کتابها و مقالات از این مرحله به عنوان مرحلهای جداگانه یاد نکردهاند و در منابعی هم که یاد شده توضیحات کاملی در این باره داده نشده است.
شاید وجود دو نکته زیر باشد که تصمیمگیری درباره کارآتربودن درمان خاصی نسبت به درمانهای دیگر و درنتیجه تدوین دستورالعمل مربوط به این مرحله را دشوار کرده است:
۱. وجود اختلاف نظر بین خود محققان و درمانگران درباره اینکه چه عناصری در درمان سود محسوب میشوند و چه عناصری ضرر.
۲.