99
انسان در تراز قرآن

۳‌. هدايت به امر

یکی از ویژگی‌های امام حق، مستند بودن هدايتگري وي به امر الهی است، نه خواستههاي شخصي خود؛ ازاين‌رو برخي از مفسران، مراد از «هدايت به امر» را همان هدايت مطابق شريعت الهی دانسته و مقصود از امر را دين وآيين الهی معنا نموده‌اند؛۱ برخي نيز در تبیین هدايت به امر معتقدند: هدايت كه خداوند آن را از شئون امامت قرار داده است، هدايت به معنای راهنمايی نيست؛ زیرا چنان که می‌دانیم خدای تعالی ابراهيم علیه السلام را هنگامی به عنوان امام برگزید كه سال‌ها دارای منصب نبوت بود و روشن است كه نبوت، از منصب هدايت به معنای راهنمايی تفکیک‌پذیر نيست؛ پس هدايتی كه منصب امام است، معنايی جز رساندن افراد به مقصد نداشته و اين معنا نوعی تصرف تكوينی در نفوس است، كه با آن، راه را برای بردن دل‌ها به سوی كمال و انتقال دادن آنها از موقفی به موقفی بالاتر، هموار می‏سازد.

با توجه به تكوينی بودن این تصرف، و باطنی بودن آن، ناگزير مراد از امری كه با آن هدايت صورت می‏گيرد نيز تكوينی و حقیقی خواهد بود، نه تشريعی (كه صرف اعتبار است)؛ چنان كه آيه شريفه (إِنَّما أمْرُهُ إِذا أرادَ شَيْئاً أنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ)۲ آن را تفسير کرده و اذعان می‌کند هدايت به امر خدا از فيوضات معنوی و مقامات باطنی است كه مؤمنين به وسيله عمل صالح به سوی آن رهنمون شده، و به رحمت پروردگارشان نائل می‌شوند؛ و از آنجا که امام به

1.. التحریر والتنویر، ج‏۱۷، ص۸۰؛ مفاتیح الغیب، ج‏۲۲، ص۱۶۱؛ الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج‏۱۹، ص۳۳۴.

2.. یس: ۸۲.


انسان در تراز قرآن
98

همانند دیگر افراد بشر بوده و بدون اذن الهی، قدرت انجام امور خارق‌العاده را ندارند؛ چنان که آیات دیگری از قرآن نیز به این معنا دلالت دارند: (وَ مَا أرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكلُونَ الطَّعَامَ وَ يَمْشُونَ فی الْأسْوَاقِ وَ جَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أ تَصْبرِونَ وَ كَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا)،۱(مَّا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ انظُرْ كَيْفَ نُبَينِ‏ُّ لَهُمُ الأيَاتِ ثُمَّ انظُرْ أنی‏ يُؤْفَكُونَ)۲.

۲‌. جعل الهی

از گزاره «وَجَعَلْناهُمْ أئِمَّةً» می‌توان دریافت که اراده الهی به اين تعلق گرفته است که گروهي خاص از نوع انسان، راهبر ديگران باشند و بديهي است که لازمه اين اراده برخورداری شخص برگزیده از غناي روحي، فکري و ویژگی عصمت در ارتکاب هرگونه خطا در رفتار وانديشه است تا بتواند ديگران را به هدف نهايي رهنمون شده و دچار انحراف نگردد.۳ الهی بودن امامت، به معنای نفی و مردود دانستن هرگونه تصميم انساني در تعيين امام به هر شکلي، همانند راي شورا و... است، حتي شخص پيامبر نيز حق ندارد از سوی خویش کسي را به عنوان امام تعیین نماید.۴

1.. فرقان: ۲۰: «و پيش از تو پيامبران [خود] را نفرستاديم، جز اينکه آنان [نيز] غذا مى‏خوردند و در بازارها راه مى‏رفتند، و برخى از شما را براى برخى ديگر [وسيلۀ] آزمايش قرار داديم؛ آيا شکيبايى مى‏کنيد؟ و پروردگار تو همواره بيناست».

2.. مائده: ۷۵: «مسيح، پسر مريم جز پيامبرى نبود كه پيش از او [نيز] پيامبرانى آمده بودند؛ و مادرش زنى بسيار راستگو بود؛ هر دو غذا مى‏خوردند؛ بنگر چگونه آيات [خود] را براى آنان توضيح مى‏دهيم؛ سپس بنگر چگونه [از حقيقت] دور مى‏افتند».

3.. تفسیر من وحی القرآن، ج‏۱۵، ص۲۴۲.

4.. الفرقان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۹، ص۳۳۴.

  • نام منبع :
    انسان در تراز قرآن
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    1000
تعداد بازدید : 5625
صفحه از 212
پرینت  ارسال به