عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّی فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثی، أ لَيْسَ ذلِكَ بِقادِرٍ عَلی أنْ يُحْيِيَ الْمَوْتی؟)۱.
در همین پیوند، برخی از صاحب نظران آیه نهم سوره مریم را استدلالي در نهايت اختصار دانستهاند؛۲ فخر رازي از برخي عالمان نقل کرده است که اگر همه انسانها جمع شوند تا برهاني بر اثبات معاد به اين اختصار در اين آيه بياورند، بر آن قادر نخواهند بود؛ زيرا تردیدی نيست که اعاده دوم از ايجاد اول آسانتر است و نظير اين آيه است، آيات ۷۹ سوره یس: (قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أنْشَأها أوَّلَ مَرَّةٍ) و ۲۷ سوره روم: (وَ هُوَ الَّذِي يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَ هُوَ أهْوَنُ عَلَيْهِ)۳. آيه نهم سوره مریم بر آسان بودن خلق معاد براي خداوند دلالت داشته و برهان مماثلت اولويت نيز امکان معاد را اثبات ميکند؛ هرچند درباره آن میتوان برهان عقلي و نقلي نيز ارائه نمود.۴
در پارهاي از آيات، افزون بر اثبات امکان معاد، خداوند از نمونههاي تاريخي نیز ياد کرده است که افرادي به اذن و قدرت الهي، پس از مرگ حيات دوباره يافتهاند؛ ازاينجمله ميتوان به داستان زنده شدن اصحاب کهف در آيه (لِيَعْلَمُوا أنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ أنَّ السَّاعَةَ لا رَيْبَ فِيها)۵ و حیات
1.. قیامت: ۳۶ ـ ۴۰: «آيا انسان پندارد که بيهوده رها مىشود؟! مگر او [قبلاً] نطفهاى نبود که [در رحم] ريخته مىشود؟! سپس عَلَقه [آويزک] شد و [خدايش] شکل داد و درست کرد؟! و از آن دو جنس نر و ماده را قرار داد! آيا چنين [خدايى] نتواند که مردگان را زنده گرداند؟!».
2.. البحر المحیط فی التفسیر، ج۷، ص۲۸۶.
3.. مفاتیح الغیب، ج۲۱، ص۵۵۷.
4.. الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱۸، ص۳۶۵.
5.. كهف: ۲۱: «تا بدانند که وعدۀ خدا راست است و [در فرا رسيدن] قيامت هيچ شکى نيست».