27
انسان در تراز قرآن

انسان، منکر رستاخیز

هرچند واژه انسان دوبار در آيه یاد شده بيان گردیده، ولی مصداق خارجي آن دو، يکي است؛ در برخي از روايات، مصداق آن، شخصي به نام «عاص بن وائل» معرفی شده است.۱ البته خود آيه در اينکه مراد از انسان در اين آيه عموم انسانهاست يا گروهي خاص، نظری ندارد.

بیشتر مفسران با تعابيری گوناگون، انسان مورد اشاره در این آيه را افراد باورمند به کفر دانستهاند؛ ازاين‌رو واژه «انسان» در آيه هرچند مفرد است، اما معناي جمع داشته و مراد از آن تمامي افراد منکر قيامت است.۲ برخي از مفسران نیز بر اين باورند که مراد، معتقدان به تفکر دهری است که منکر قيامت هستند؛۳ در جمع‌بندي آراي مفسران مي‌توان گفت که مخاطب اين آيه با توجه به آيات پيشين آن، عموم انسانهايي هستند که در تحقق آموزه معاد ترديد دارند. شايان ذکر است در قرآن اطلاق انسان بر کافري که به آخرت ايمان ندارد، رايج است.۴

ترديد و تذکر

آيه (وَ يَقُولُ الْانسَانُ أءِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا)۵ از انگاره ترديد انسان در حيات دوباره و پس از مرگ خبر ميدهد؛ ترديدي که آن را با پرسشي آميخته به انکار و تعجب بيان ميکند.۶ استفهام در«أءِذَا» ناشی از

1.. الدر المنثور في تفسير المأثور، ج‏۴، ص۲۷۹.

2.. مجمع البیان، ج‏۶، ص۸۰۹.

3.. البرهان في تفسير القرآن، ج‏۳، ص۷۲۵.

4.. التحریر والتنویر، ج‏۱۴، ص۳۴.

5.. مریم: ۶۶.

6.. التبیان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص۱۴۰؛ تفسیر الصافی، ج‏۳، ص۲۸۸.


انسان در تراز قرآن
26

دوباره ببخشد؟ اين مسئله‌ای نيست که تنها با مطرح شدن بتوان پاسخی قانع کننده برای آن یافت؛ بلکه انسان باید با مراجعه به وجدان خويش و با بررسی احوال پيشين خود، به تخیل درباره دوران عدم خویش و چگونگی گام نهادن به مرحله وجود بپردازد.

در نگاه قرآنی، انسانها در هنگام رو‌به‌رو شدن با اين مسئله به دو گروه مؤمنان و غيرمؤمنان تقسيم مي‌شوند: مؤمنان، به‌سان زکرياي نبي، با کاربست عقلانيتِ انساني و یاری جستن از نیروی ايمان، به قدرت خدا در مبدا و معاد آگاهي مييابند؛ آنان خود را به عنوان آفریده و خداوند را به عنوان مقدّر و مدبّر حيات خود شناخته و در پرتو آن به آخرت ايمان ميآورند.۱ انسان‌هاي غيرمؤمن نیز، کساني هستند که به هردليلي محروم از عقلانيت و نورانيت ايمان بوده، در ترديد و غفلت به‌سر مي‌برند؛ قرآن در آيه (وَ يَقُولُ الْانسَانُ أءِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا * أَوَ لَا يَذْكُرُ الاْءِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَ لَمْ يَكُ شَيْئا)۲ از سطحي‌نگري اين افراد شکوه نموده و ژرف‌انديشي پیرامون حيات آدمي را راز ايمان به معاد بر ميشمرد. استدلال اين آيه همچون آيه پيشين در داستان تولد یحیی علیه السلام، بر آفرينش الهی انسان استوار است؛ هرچند مخاطب آن، درست نقطه مقابل حضرت زکرياي نبي است: انساني که پيشينه حيات خويش را فراموش کرده و به پندار خود، آن را دليل نفي معاد می‌پندارد. اينک به تبيين مهمترين نکات و معارف تفسيري اين آيه ميپردازيم.

1.. همان.

2.. مريم: ۶۶ـ ۶۷: «و انسان مى‏گويد: ”آيا وقتى بميرم، راستى زنده [از قبر] زنده بيرون آورده مى‏شوم؟“ آيا انسان به ياد نمى‏آورد كه ما او را قبلًا آفريده‏ايم و حال آنكه چيزى نبوده است؟».

  • نام منبع :
    انسان در تراز قرآن
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    1000
تعداد بازدید : 5621
صفحه از 212
پرینت  ارسال به