197
انسان در تراز قرآن

لباس‌هايشان از تنشان فرو ريخت و اندامشان آشكار گردید»: (فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما)؛ از اين فراز به‌خوبی می‌توان دریافت كه به مجرد چشيدن از ميوه درخت ممنوع، اين عاقبت شوم به سراغ آنها آمد، و در حقيقت از لباس بهشتی كه لباس كرامت و احترام خدا بود برهنه شدند؛ ازاين‌رو آنان تا پیش از ارتكاب اين خطا، برهنه نبودند، بلكه پوششی داشتند كه در قرآن، نامی از چگونگی آن برده نشده است؛ ولی هر چه بود، نشانه‏ای برای شخصيت آدم و حوا و احترام آنها محسوب می‏شد.

پیرامون این ماجرا در توراتِ تحریف شده آمده است که آدم و حوا عليهما السلام در آن هنگام، كاملاً برهنه بودند، ولی زشتیِ آن را درك نمی‏كردند، و هنگامی كه از درخت ممنوع كه درخت علم و دانش! بود خوردند، چشم خردشان باز شد، و خود را برهنه ديدند و از زشتی اين حالت آگاه شدند!

آدمی را كه تورات معرفی می‏كند در واقع، آدم نبود! بلكه به اندازه‌ای از علم و دانش دور بود كه حتی برهنگی خود را تشخيص نمی‏داد؛ ولی آدمی را كه قرآن معرفی می‏كند، نه تنها از وضع خود با خبر بود بلكه از اسرار آفرينش (علم اسماء) نيز آگاهی داشت و معلم فرشتگان به شمار می‌رفت و اگر شيطان توانست در او نفوذ كند نه به خاطر نادانی او بود،
بلكه از پاكی و صفای او سوء استفاده كرد، شاهد اين سخن، آيه ۲۷ سوره اعراف است: (يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أخْرَجَ أبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما): «ای فرزندان آدم! ابلیس شما را فريب ندهد، آن‌چنان كه پدر و مادرتان را از بهشت، بيرون راند و لباس آنها را از تنشان جدا ساخت».


انسان در تراز قرآن
196

خود را از اين صفات كه شيطان از خلال آنها در دل‌ او رسوخ نموده و اعمال او را فاسد می‏سازد، دور نگاه دارد؛ در خور توجه اینکه کمیابی مواد غذايی يا نداشتن مسكن، و لباس و... سبب معصيت آدم نشد، آنچه موجب اين معصيت گردید عشق به خلود و سروری بود؛ چنان‌که افراد بشر نيز این‌گونه‌اند؛ انسان اگر بتواند در برابر اين دو مقاومت ورزد از بسياری از معاصی در امان خواهد ماند.۱

پايان فريب ابليس؛ سقوط آدم

آدم كه هنوز تجربه كافی در زندگی نداشت، و گرفتار دام‌های شيطان و خدعه و دروغ و نيرنگ نشده بود، و نمی‏توانست باور كند که كسی چنين سوگند دروغی ياد کرده و چنين دام‌هايی بر سر راه او بگذارد، سرانجام تسليم فريب شيطان شده و با ريسمان پوسيده مكر و خدعه او برای به‌دست آوردن آب حيات و ملك جاويدان، به چاه وسوسه‏های ابليس فرو رفت و نه تنها به آب حيات دست نیافت، بلكه در گرداب نافرمانی خدا درافتاد؛ آنچنان كه قرآن آن را در يك جمله خلاصه كرده و می‏گويد: «به اين ترتيب شيطان، آنها را فريب داد و با طناب خود، آنها را در چاه فرو برد»: (فَدَلَّاهُما بِغُرُورٍ).

با اينكه آدم می‏بايست، با توجه به پیشینه دشمنی شيطان، و با علم و اطلاع از حكمت و رحمت واسعه خداوند و محبت و مهربانی او، تمام وسوسه‏ها را نقش بر آب كرده، تسليم شيطان نشود، ولی هرچه بود، واقع شد و «همين‌كه آدم و همسرش از آن درخت ممنوع چشيدند، بلافاصله

1.. همان، ص۲۵۲ ـ ۲۵۳.

  • نام منبع :
    انسان در تراز قرآن
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    1000
تعداد بازدید : 5751
صفحه از 212
پرینت  ارسال به