برابر آیات یادشده، این گونه نیست که انسان هماره از زمان ازل وجود داشته باشد؛ بلکه از عدم پدید آمده و به لطف الهی لباسِ «بود» و «وجود» بر تن نموده است. آهنگ آيات، اين نکته را به انسان یادآور میشود که باید به پيشينه حياتي خويش نگریسته و از آن عبرت بگيرد.
پرداختن قرآن به موضوع آفرينش حاکی است که این مسئله از دلمشغوليهاي انسان بوده و هست؛ آيات از نجواي دروني انسان با خود پرده برمیدارد: وقتی ميانديشد که خداوند چگونه او را آفريده و از عدم به عالم وجود آورده است؟ در پرتو اين پرسشها و با ديدن برخي از پديدههاي شگفتانگیز آفرينش، رفتهرفته شگفتی آدمي از بين رفته، آرامش یافته و به قدرت خداوند ايمان ميآورد.۱
انسانها در مواجهه با پیشینه حیات خویش به دو گروه تقسیم میشوند: گروه نخست به گذشته عدمی خویش یقین دارند و گروه دوم در این مسأله دچار تردید و انکار هستند. در ادامه به بررسی این دو نگرش از نگاه قرآن میپردازیم.