روشن است كه در توصيف چنين باورهايي به حرام، معناي تكليفي حرمت مد نظر نيست؛ چرا كه تعقل، حكمبردار نبوده و نميتوان خردورزي را به حليت يا حرمت توصيف كرد؛ بلكه منظور از حرام،
ارشاد الزامي عقل از سوي قرآن به مواظبت از درافتادن در ورطه خطاهاي خردورزي در باورهاي ديني است كه به منزله مرزهاي ممنوع نامرئي تعقل بهشمار میرود؛ البته بديهي است كه چنين باورهايي زاييده خردهاي آميخته به هوس، عوامگرايي، سطحينگري، و برخاسته از خرافات، توهمات قوميتي، رسوبات فرهنگ جاهلي يا مقدمات فكري نادرست هستند و گرنه عقل خودبنياد و خرد ناب از گزند چنين کژنگريها مصون است.
در این پیوند، عناوين برخي از عقايد حرام عبارتند از؛ «ادّعای الوهيت»: (ومَن يقُل مِنهُم انّی الهٌ مِن دونِهِ فَذلِكَ نَجزيهِ جَهَنَّمَ كَذلِكَ نَجزِی الظلِمين)؛۱ «ادّعای ربوبيت: (فَقالَ انا رَبُّكُمُ الاعلی فَاخَذَهُ اللَّهُ نَكالَ الأخِرَةِ والاولی)؛۲ «اعتقاد به تثليث»: (يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِى دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَىٰ مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَـٔامِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انتَهُوا خَيْرًا لَّكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَـٰـهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ...) ۳، و (لَقَد كَفَرَ الَّذينَ قالوا انَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلثَةٍ
1.. انبیا: ۲۹: «و هر کس از آنان بگويد: ”من [نيز] جز او خدايى هستم“، او را به دوزخ کيفر مىدهيم. [آرى] سزاى ستمکاران را اين گونه مىدهيم».
2.. نازعات: ۲۴ و ۲۵: «و گفت: ”پروردگار بزرگتر شما مَنَم!“ و خدا [هم] او را به کيفر دنيا و آخرت گرفتار کرد».
3.. نساء: ۱۷۱: «اى اهل کتاب! در دين خود غلوّ مکنيد، و در بارۀ خدا جز [سخنِ] درست مگوييد؛ مسيح، عيسىبنمريم، فقط پيامبر خدا و کلمۀ اوست که آن را به سوى مريم افکنده و روحى از جانب اوست؛ پس به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد و نگوييد [خدا] سهگانه است؛ باز ايستيد که براى شما بهتر است. خدا تنها معبودى يگانه است؛ منزه از آن است که براى او فرزندى باشد».