141
انسان در تراز قرآن

لَمْ يأْتُوا بِأرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانينَ جَلْدَةً وَ لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أبَداً وَ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُون‏)۱ «ظلم»: (وَ مَنْ لَمْ يحْكُمْ بِما أنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُون‏).۲

ج ـ نفی مشروعيت عمل

«نفی حلّيت»: (لا يحِلُّ لَكُمْ أنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْها)؛۳ «نفی تشريع»: (ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحيرَةٍ وَ لا سائِبَةٍ وَ لا وَصيلَةٍ وَ لا حامٍ وَ لكِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا يفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْكَذِبَ وَ أكْثَرُهُمْ لا يعْقِلُون)۴‏ و... .

د ـ نفی رضايت، محبوبيت الهی و خير بودن

«نفي رضايت خدا»: (وَلايرْضی‏ لِعِبادِهِ الْكُفْر)؛۵ «نفی محبوبيت»: (لايحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ)؛۶ «نفی نيک بودن»:‌ (وَ لَيسَ الْبِرُّ بِأنْ تَأْتُوا الْبُيوتَ مِنْ ظُهُورِها)۷و... .

ﻫ ـ تبيين پيامدهای ناگوار دنيوی و اخروی رفتار

«تازیانه»: (الزَّانِيةُ وَ الزَّاني‏ فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَة)؛۸ «کفاره دادن»: (وَلكِنْ يؤاخِذُكُمْ بِما عَقَّدْتُمُ الْأيمانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعامُ عَشَرَةِ

1.. نور: ‌۴: «و کسانى که نسبت زنا به زنان شوهردار مى‏دهند، سپس چهار گواه نمى‏آورند، هشتاد تازيانه به آنان بزنيد، و هيچگاه شهادتى از آنها نپذيريد، و اينانند که خود فاسقند».

2.. مائده:‌ ۴۵: «و کسانى که به موجب آنچه خدا نازل کرده داورى نکرده‏اند، آنان خود ستمگرانند».

3.. نساء: ۱۹: «اى کسانى که ايمان آورده‏ايد! براى شما حلال نيست که زنان را به اکراه ارث بريد».

4.. مائده: ۱۰۳: «خدا [چيزهاى ممنوعى از قبيل] بحيره و سائبه و وصيله و حام قرار نداده است؛ ولى کسانى که کفر ورزيدند، بر خدا دروغ مى‏بندند و بيشترشان تعقّل نمى‏کنند».

5.. زمر: ۷: «و براى بندگانش کفران را خوش نمى‏دارد».

6.. نساء: ۱۴۸: «خداوند، بانگ برداشتن به بدزبانى را دوست ندارد».

7.. بقره: ۱۸۹: «و نيکى آن نيست که از پشتِ خانه‏ها درآييد».

8.. نور: ۲: «به هر زن زناکار و مرد زناکارى صد تازيانه بزنيد».


انسان در تراز قرآن
140

دارند؛ اين نارضایتی با شيوهاي بياني گوناگونی در قرآن کريم آمده است که در ادامه با ذكر چند نمونه براي هر یک به آنها ميپردازيم.

الف ـ نهی از عمل

«فعل نهی»: (إِنَّما ينْهاكُمُ اللَّهُ...‏)؛۱ «فعل حرام»: (حُرِّمَتْ عَلَيكُمْ أُمَّهاتُكُم)؛۲ «امر به اجتناب»: (اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ)؛۳ «نفی با جمله خبريه»: (الْحَجُّ أشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيرٍ يعْلَمْهُ اللَّهُ)۴ «استفهام انكاری»: (أتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أنْفُسَكُمْ وَ أنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أفَلا تَعْقِلُونَ)۵.

ب ـ توصيف عمل به عناوين مجرمانه

«بهتان و گناه آشكار»: (احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبيناً)؛۶ «رجس»: (إِنَّمَا الْخَمْرُ ... رِجْسٌ)؛۷ «منكر و قول زور»: (...لَيقُولُونَ مُنْكَراً مِنَ الْقَوْلِ وَ زُورا)؛۸ «نجس»: (إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ)؛۹ «فسق»: (وَ الَّذينَ يرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ

1.. ممتحنه: ۹: «فقط خدا شما را از دوستى با کسانى باز مى‏دارد».

2.. نساء: ۲۳: «نکاح مادرانتان بر شما حرام شده است».

3.. حج: ۳۰: «از گفتار باطل اجتناب ورزيد».

4.. بقره: ۱۹۷: «حج در ماه‌هاى معينى است؛ پس هرکس در اين [ماه] ها، حج را [برخود] واجب گرداند، [بداند که] در اثناى حج، هم‌بسترى و گناه و جدال [روا] نيست، و هر کار نيکى انجام مى‏دهيد، خدا آن را مى‏داند».

5.. بقره: ۴۴: «آيا مردم را به نيکى فرمان مى‏دهيد و خود را فراموش مى‏کنيد، با اينکه شما کتاب [خدا] را مى‏خوانيد؟ آيا [هيچ] نمى‏انديشيد؟».

6.. احزاب: ۵۸: «قطعاً تهمت و گناهى آشکار را به گردن گرفته‏اند».

7.. مائده: ۹۰: «همانا شراب... پليدند».

8.. مجادله: ۲: «بی‌تردید آنها سخنى زشت و باطل مى‏گويند».

9.. توبه: ۲۸: «حقيقت اين است که مشرکان ناپاکند».

  • نام منبع :
    انسان در تراز قرآن
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    1000
تعداد بازدید : 5614
صفحه از 212
پرینت  ارسال به