117
انسان در تراز قرآن

آسمان و زمين

از منظر آيه (أ لَمْ تَرَ أنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَن فی السَّمَاوَاتِ وَ مَن فی الْأرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الجْبَالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَ كَثِيرٌ مِّنَ النَّاسِ وَ كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ وَ مَن يُهنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ)۱ تمام هستي به استثناي برخي از انسان‌ها، پيوسته برای خداوند سجده می‌کنند؛ نيكوترين وجه معناشناسي سجود در اين آيه، مطيع بودن موجودات نسبت به خداوند است؛ همچنین آیاتی چون (ثُمَّ اسْتَوی‏ إِلَی السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أوْ كَرْهاً قالَتا أتَيْنا طائِعينَ)۲، (بَديعُ السَّماواتِ وَ الْأرْضِ وَ إِذا قَضی‏ أمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ)۳، (ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ أوْ أشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ)۴، (تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ الّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ إِنَّهُ كانَ حَليماً غَفُوراً)۵، (فَفَهَّمْناها

1.. حج: ۱۸: «آیا ندانستی که خداست که هر کس در آسمان‌ها و هر کس در زمین است و خورشید و ماه و [تمام] ستارگان و کوه‌ها و درختان و جنبندگان و بسیاری از مردم برای او سجده می‌کنند و بسیاری‌اند که عذاب بر آنان واجب شده است و هر که خدا را خوار کند او را گرامی دارنده‌ای نیست، چرا که خدا هر چه بخواهد انجام می‌دهد».

2.. فصلت: ۱۱: «سپس آهنگِ [آفرينشِ] آسمان کرد، و آن بخارى بود. پس به آن و به زمين فرمود: خواه يا ناخواه بياييد. آن دو گفتند: فرمان‏پذير آمديم».

3.. بقره: ۱۱۷: «[او] پديد آورندۀ آسمانها و زمين [است] و چون به کارى اراده فرمايد، فقط مى‏گويد: [موجود] باش؛ پس [فوراً موجود] مى‏شود».

4.. بقره: ۷۴: «سپس دل‌هاى شما پس از اين [رویداد] سخت گرديد؛ همانند سنگ، يا سخت‏تر از آن؛ چرا که از برخى سنگ‌ها، جوي‌هايى بيرون مى‏زند، و پاره‏اى از آنها مى‏شکافد و آب از آن خارج مى‏شود، و برخى از آنها از بيم خدا فرومى‏ريزد، و خدا از آنچه مى‏کنيد غافل نيست».

5.. اسرا: ۴۴: «آسمان‌هاى هفتگانه و زمين و هرکس که در آنهاست او را تسبيح مى‏گويند، و هيچ چيز نيست مگر اينکه در حال ستايش، تسبيح او را مى‏گويد، ولى شما تسبيح آنها را درنمى‏يابيد. به‌راستى که او همواره بردبار [و] آمرزنده است».


انسان در تراز قرآن
116

یاد شده از سجده، مطلقا در مورد غير خدا روا نيست.۱ همچنين سجده در آيه (أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ)۲ از نوع خضوع و تواضع، معنا شده است.۳

دوم. گونه دیگر، سجده تحيت و تكريم است، بدون ابراز اعتقاد به الوهيت؛ همانند سجده فرشتگان بر آدم علیه السلام و سجده يعقوب و فرزندانش به يوسف:؛ اين گونه از سجده از نگاه بیشتر اندیشمندان اسلامی تا عهد بعثت حضرت محمد صلی الله علیه و آله مباح بود۴ و اصحاب ايشان با مشاهده سجده درخت و شتر براي پيامبر صلی الله علیه و آله با خود گفتند كه ما براي سجده آن حضرت اولي هستيم و پيامبر در پاسخ آنان فرمود كه سجده جز براي خداوند جایز نیست و در پی آن از سجده براي بشر نهي كرده و مصافحه را جایگزین آن نمودند؛۵ سجده به معناي تحيت در برخي از آيات به‌كار رفته است؛ مانند (خَرُّواْ لَهُ سُجَّدًا)۶؛۷ ماده «خرّ» در اين آيه به معناي مرور است، نه سقوط و افتادن.

ستایشگران

در نگرش قرآنی، ستایش خداوند اختصاصی به انسان نداشته و تمام هستی، پیوسته به زبانی و حالی به ستایش خداوند مشغول هستند.

1.. التفسیر المنیر فی العقیدة والشریعة والمنهج، ج۱، ص۱۳۴؛ الجامع لأحکام القرآن، ج۱، ص۲۰۱ ـ ۲۰۲.

2.. حج: ۱۸.

3.. لسان العرب، ج۶، ص۱۷۷.

4.. الجامع لأحکام القرآن، ج۱، ص۲۰۱.

5.. التفسیر المنیر فی العقیدة والشریعة والمنهج، ج۱، ص۱۳۴؛ الجامع لأحکام القرآن، ج۱، ص۲۰۱ ـ ۲۰۲.

6.. یوسف: ۱۰۰.

7.. لسان العرب، ج۶، ص۱۷۷.

  • نام منبع :
    انسان در تراز قرآن
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    1000
تعداد بازدید : 5639
صفحه از 212
پرینت  ارسال به