در تفسیری ديگر از این آيه در تبيين عبارت «فَتَعَلیَ اللَّهُ» چنین استدلال میشود که با توجه به اینکه هر يك از اندامهای انسان دارای هدفی خاص هستند؛ چشم میبيند و گوش میشنود و ديگر اندامها هريك وظايف تعیین شده خود را انجام میدهند، و اندامهای داخلی، كار ویژه خود را داشته، و غدد و دستگاهها و هر ياختهای، کارکردی خاص دارند که به خاطر آن آفريده شدهاند (چنان که حتی زايده آپانديس در دوران كودكی نقشی معين در سلامت بدن ایفا میکند) بنابراین آيا معقول است كه آفرينش خودِ انسان بيهوده و بدون هدفی معين بوده باشد؟! افزون بر آنکه از پرتو خورشيد و نور ماه و حركت زمين و جنبش موجودات زنده در آن گرفته، تا نظامهای ديگر موجودات، همه و همه با هدف خدمت به وجود بشر آفریده و هر يك برای كاری معيّن خلق شدهاند، آيا در اين صورت آفرينش خود انسان بدون هدف بوده است؟! پروردگار، بیتردید از چنین پنداری منزّه است.۱
نتيجهگيری
از آنچه بیان شد میتوان دریافت که لازمه تحقق اهداف خداوند از آفرينش انسان، وجود مرحلهاي براي بازسنجي عملکرد انسان، برابر با هدف اصلي آفرينش اوست؛ اين مرحله در منطق قرآني «قيامت» و «معاد» است که مفسران، ذيل آيات متعددي به اثبات و تبيين آن پرداختهاند.