61
انسان در تراز قرآن

قرآن در مقابل اين نگره، بارها غريو برهان خويش را فرياد زده تا شايد انسان‌هايی که در خواب غفلت فرو رفته، بيدار شوند. اینک در ادامه این گفتار به گونه‌شناسی آیات در نفی انگاره پوچ‌گرایی می‌پردازیم.

نفی لعب

قرآن با نفي پنداره بازيچه بودن آفرينش هستي، به هدفمندي آن به عنوان یکی از اصول نظام احسن تأکيد دارد. این مهم، دست‌کم در دو آيه بیان شده است:

نخست. (وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبينَ)۱: «و آسمان و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است به بازيچه نيافريديم»؛

دوم. (وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبينَ)۲: «و آسمان‌ها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است به بازی نيافريده‏ايم».

در آيات پیش گفته «لعب»؛ يعني هر عمل بدون هدف، از آفرينش هستي نفي شده است؛ چرا که از آفريننده حکيمي چون خداوند، محال است که نظام هستي را با این گستره و شگفتي بی ‌هدف آفريده باشد؛ افزون بر اینکه لعب، مستلزم وجود جهل و نقص در فاعل است که از انجام آن به دنبال انتفاع است.۳ علامه طباطبائی نیز با درنگي عمیق در اين باره واژه لعب به معنای انجام عمل با نظمی خاص، بدون انگیزه‌ای عقلايی و تنها با انگیزه خيالی و غير واقعی می‌داند؛ مانند بازی‏های کودکان كه جز مفاهيمی خيالی از تقدم و تأخر، سود و زيان، و رنج و خسارت، كه همه‏ مفاهيمی فرضی و موهوم هستند، اثری ندارد:

1.. انبيا: ۱۶.

2.. دخان: ۳۸.

3.. التبیان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص۲۳۶.


انسان در تراز قرآن
60

اشاره می‌کند: (بَلْ يُريدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أمامَهُ)۱: «انسان می‏خواهد [آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قيامت] در تمام عمر گناه كند!».

واژه «فجر» در آیه یاد شده به معنای انفجار و ایجاد شكاف وسيع است؛ گناه را هم به این دلیل «فجور» ناميده‌اند كه باعث شكافته و دريده شدن حرمت ديانت می‌شود. «أمام» نیز ظرف مكان است، كه به عنوان استعاره در زمان آينده استعمال می‏شود. منظور آيه از اينكه فرمود: انسان، فجور أمام خود را می‏خواهد، اين است كه می‏خواهد در آينده عمر، فراروی زندگی‌اش، پرده‌ها شكافته و گشوده باشد تا هر فجوری که خواست مرتكب شود؛ عبارت «لِيَفْجُرَ أمامَهُ» تعليلی است كه جانشین معلل خود (تكذيب قيامت و زنده شدن پس از مرگ) شده است؛ واژه «بل» هم اعراض از اين پندار و گمان است كه بعث‏ و احيایی بعد از موت نباشد.۲

چنين انساني می‏خواهد با انكار معاد، برای هرگونه هوسرانی، ظلم، بيدادگری و گناه، کسب آزادی کرده، هم وجدان خود را از اين طريق به طور کاذب اشباع كند، و هم در برابر خلق خدا مسئوليتی برای خود قائل نباشد؛ چرا كه ايمان به معاد، رستاخيز و دادگاه عدل الهی، سد عظيمی است در مقابل هرگونه عصيان و گناه، او می‏خواهد با برگرفتن اين لجام، اين سد را درهم شکسته و آزادانه هر عملی را که خواست، انجام دهد؛ اين امر منحصر به انسان‌های زمان‌های گذشته نبوده است؛ امروزه نیز يكی از علل گرايش به ماديگری و انكار مبدأ و معاد، كسب آزادی برای «فجور» و گريز از مسئوليت‌ها، و شكستن هر گونه قانون الهی است.۳

1.. قيامت، ۵.

2.. المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۲۰، ص۱۰۴.

3.. تفسیر نمونه، ج‏۲۵، ص۲۷۹.

  • نام منبع :
    انسان در تراز قرآن
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    1000
تعداد بازدید : 5854
صفحه از 212
پرینت  ارسال به