147
انسان در تراز قرآن

در اين ميان آنچه مهم است اختلاف‌ نظر فقيهان و مفسران در خاستگاه و مستند تحريم‌هاي جزئي است كه در نصوص قرآني از سوي برخي از انبيا گزارش شده و در پی آن در كتاب‌هاي فقهي و تفسيري نیز مورد بررسي و گفتگو قرار گرفته است؛ دليل اين اختلاف ‌نظر، ظهور معنايي برخي از آيات قرآن كريم است كه در نگاه ابتدايي شاید بتوان از
آنها نوعي حق تحريم را براي برخي از پيامبران برداشت نمود؛ آيه (كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِلاًّ لِّبَنِى إِسْرَائِيلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَاءِيلُ عَلَىٰ نَفْسِهِ مِن قَبْلِ أَن تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ)۱ در باره حضرت اسرائيل علیه السلام و آيه (يا أيُّهَا النَّبی لِمَ تُحَرّمُ ما احَلَّ اللَّهُ لَكَ)۲ در باره حضرت محمد صلی الله علیه و آله، آياتي هستند كه چنين برداشتهايي از مفهوم نهايي آن، از سوی مفسران شیعه و سنی ارائه شده است كه در ادامه به آن ميپردازيم.

قرآن در آيه (ياأيُّهَا النَّبی لِمَ تُحَرّمُ ما احَلَّ اللَّهُ لَكَ) به مسئله تحريم پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله پرداخته است؛ نامگذاري اين سوره به «تحريم» به دليل اهميت محتواي آيه مزبور در باره حرام نمودن حلالي از سوي پيامبر صلی الله علیه و آله بوده است؛ اين سوره همواره از زمان نزول، مورد توجه مفسران صحابه، تابعان و قرآن‌پژوهان قرار گرفته و روايات متعددي در پیوند با آن در منابع شیعه و سنی گزارش شده است؛ متكلمان اسلامي نيز در بحث نبوت به اين بحث پرداخته‌اند.

از متكلمان شيعي، سيدمرتضي بر اين باور است كه آيه پیش‌گفته دلالتي بر وقوع گناهي از سوی حضرت محمد صلی الله علیه و آله، حتي گناه صغيره

1.. آل عمران: ۹۳.

2.. تحریم: ۱.


انسان در تراز قرآن
146

با توجه به آنچه تاکنون بیان شد در جهان‌بيني قرآني، مصدر تشريع، تحريم و تحليلِ حكم، تنها خداوند است و در اين فرايند، پيامبران
نقش «ابلاغي» و «اعلامي» دارند. مبتني بر همين جهان‌بيني قرآني، تحريم غير وحياني و اِسناد بی‏دليل حرمت اشيا به خداوند، نوعي افترا به پروردگار بوده و از مصاديق كذب و ادعاي بی‌دليل، به‌شمار رفته است؛
آياتي چون (قُل ارَءَيتُم ما انزَلَ اللَّهُ لَكُم مِن رِزقٍ فَجَعَلتُم مِنهُ حَرامًا وحَلالاً قُل ءاللَّهُ اذِنَ لَكُم ام عَلَی اللَّهِ تَفتَرون)؛۱(ولا تَقولوا لِما تَصِفُ السِنَتُكُمُ الكَذِبَ هذا حَلالٌ وهذا حَرامٌ لِتَفتَروا عَلَی اللَّهِ الكَذِبَ انَّ الَّذينَ يفتَرونَ عَلَی اللَّهِ الكَذِبَ لايفلِحون)؛۲ و آياتی ديگر (ر.ک: بقره ۱۶۸ و ۱۶۹؛ آل‏عمران ۹۳ و ۹۴؛ انعام ۱۴۳ و ۱۴۴؛ يونس ۵۹)، جملگی در اين معنا اشتراك دارند.

با درنگ در مفهوم آيات پیش‌گفته می‌توان قاعده «معتبر نبودن و مشروعيت نداشتن تحريم غير وحياني» را استنباط نمود؛ ازاین‌رو برخي از قرآن‌پژوهان با توجه به این قاعده به صراحت بيان داشتهاند: «هر تحريمي كه از سوي خدا نباشد، معتبر نيست»؛۳ ازاين‌رو در فقه اسلامي، حق تحريم و تحليل، تنها از آنِ خداوند بوده و جز الله ـ جل جلاله ـ كسي مجاز به حرام نمودن رفتار يا شيء خاصي نيست.

1.. یونس: ۵۹: «بگو: ”به من خبر دهيد، آنچه از روزى که خدا براى شما فرود آورده [چرا] بخشى از آن را حرام و [بخشى را] حلال گردانيده‏ايد“ بگو: ”آيا خدا به شما اجازه داده يا بر خدا دروغ مى‏بنديد؟“.»

2.. نحل: ۱۱۶: «و براى آنچه زبان شما به دروغ مى‏پردازد، مگوييد: ”اين حلال است و آن حرام“ تا بر خدا دروغ بنديد؛ زيرا کسانى که به خدا دروغ مى‏بندند رستگار نمى‏شوند».

3.. مفردات الفاظ القرآن، ص۲۳۰؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۸.

  • نام منبع :
    انسان در تراز قرآن
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    1000
تعداد بازدید : 5914
صفحه از 212
پرینت  ارسال به