137
انسان در تراز قرآن

اصطلاح «حرمت» در قرآن كريم با واژهها و تعبيرهای گوناگونی به‌كاررفته است از جمله ماده «حرم» به همراه مشتقات آن، هشتادوسه بار در قرآن آمده است. واژه «حرام» سه‌بار، بدون اضافه يا تركيب با واژه و حرف ديگري، در قرآن تكرار شده كه در دو مورد در آيات (وَلا تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ ألْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَذَا حَلالٌ وَهَذَا حَرَامٌ)۱ و: (قُلْ أرَأيتُم مَّا أنزَلَ اللّهُ لَكُم مِّن رِّزْقٍ فَجَعَلْتُم مِّنْهُ حَرَامًا وَحَلالاً قُلْ اللّهُ أذِنَ لَكُمْ أمْ عَلَی اللّهِ تَفْتَرُونَ)۲ در مقابل واژه حلال، و در آيه (وَحَرَامٌ عَلَی قَرْيةٍ أهْلَكْنَاهَا أنَّهُمْ لَا يرْجِعُونَ)۳ به معناي «ممنوعيت» به‌كاررفته است.

حرام به شكل «الحرام» (با اضافه الف و لام) نيز بيست‌وسه بار در قرآن تكرار شده است كه در بيست‌ويك بار به شكل «مسجد الحرام»۴ و تنها در آيه (جَعَلَ اللّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيتَ الْحَرَامَ قِيامًا لِّلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْي وَالْقَلأئِدَ ذَلِكَ لِتَعْلَمُواْ أنَّ اللّهَ يعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأرْضِ وَأنَّ اللّهَ بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيمٌ)۵ به دو واژه «بيت» و «شهر» اضافه شده است. ديگر

1.. نحل: ۱۱۶: «و براى آنچه زبان شما به دروغ مى‏پردازد، مگوييد: ”اين حلال است و آن حرام“».

2.. یونس: ۵۹: «بگو: ”به من خبر دهيد، آنچه از روزى که خدا براى شما فرود آورده [چرا] بخشى از آن را حرام و [بخشى را] حلال گردانيده‏ايد“ بگو: ”آيا خدا به شما اجازه داده يا بر خدا دروغ مى‏بنديد؟“».

3.. انبیا: ۹۵: «و بر [مردم] شهرى که آن را هلاک کرده‏ايم، بازگشتشان [به دنيا] حرام است».

4.. بنگريد: بقره: ۱۴۴ و ۱۴۹ و ۱۵۰ و ۱۹۱ و ۱۹۴ و ۱۹۶ و ۱۹۸ و ۲۱۷، مائده: ۲، انفال: ۳۴، توبه: ۷ و ۱۹ و ۲۸، اسرا: ۱، حج: ۲۵، فتح: ۲۵ و ۲۷.

5.. مائده: ۹۷: «خداوند [زيارت] کعبه بيت‌الحرام را وسيله به‌پاداشتن [مصالح] مردم قرار داده، و ماه حرام و قرباني‌هاى بى‏نشان و قرباني‌هاى نشاندار را [نيز به همين منظور مقرر فرموده است]؛ اين براى آن است تا بدانيد که خدا آنچه را در آسمان‌ها و آنچه را در زمين است مى‏داند، و خداست که بر هر چيزى داناست».


انسان در تراز قرآن
136

اعيان، از باب اضافه فعل به محل فعل خواهد بود که عمل در آنجا تحقق یافته و دارای مفهومي کنايي است.۱

برابر رويكرد یادشده، مفهوم گزارههاي قرآني، مانند «شهرالحرام» و «بيت‌الحرام»، اين است كه انجام برخي اعمال در اين زمان و مكان خاص، ممنوع است، ولی خارج از اين دو محدوه زمانی و مکانی، محدوديتي وجود ندارد؛۲ آيه (حرمت عليكم امهاتكم)۳ همین گونه است؛ زیرا حرمت به فعل مكلف ـ ازدواج با مادران ـ‌ تعلق گرفته است، نه خود ذات امّهات.

در فقه اسلامي، حرمت، يكي از احكام پنج‌گانه تكليفي است و مقصود از آن، الزام مكلف به انجام ندادن عملی است،۴ البته به گونهاي که شارع به شکل جدی ترک آن را خواسته باشد؛۵ همچنین به فعل يا چیزی كه حكم حرمت بدان تعلق بگيرد، حرام گفته می‌شود.

واژه «تحريم»، از مفاهيم وابسته حرمت در قرآن و فقه بوده و به فرآيند تشريع حرام اطلاق شده است؛ تحريم، مصدر باب تفعيل و برابر نهاد آن در زبان فارسي «حرام نمودن» يا «ممنوع ساختن» است؛ تحريم فقهي، حرام نمودن رفتار يا بهرهمندي از چیزی است؛ برخي نيز گفتهاند هر کسي خودش را از چيزي با اعتقاد به امتناع از آن منع کند، آن را بر خود حرام ساخته است۶.

1.. الجامع لأحکام القرآن، ج۵، ص۷۱.

2.. مفردات الفاظ القرآن، ص۱۱۵.

3.. نساء: ۲۳:‌ «نکاح مادرانتان بر شما حرام شده است».

4.. الاصول العامة للفقه المقارن، ص۶۳.

5.. الفقه الاسلامي و ادلته، ج۱، ص۶۸.

6.. احكام القرآن، ج۱، ص۲۸۳.

  • نام منبع :
    انسان در تراز قرآن
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    1000
تعداد بازدید : 5911
صفحه از 212
پرینت  ارسال به