نخست. خداوند براي هدايت انسان در مسير حرکت خود در هر دورهاي راهنمايي قرار داده است که وظيفه راهبري جامعه انساني به سوي مقصد حقيقي را بر عهده دارد؛ اين سنت قطعي و تخلفناپذير خداوند بوده و لازمه اتمام حجت بر بندگان است، تا در روز قيامت کسي نتواند در برابر خدا اینگونه دليل بیاورد که چون بدون راهبر بوده، گمراه شده است؛ آموزه یاد شده در روايات شيعي و در بخشی ویژه گزارش شده است؛ چنان که مرحوم کليني در کتاب گرانسنگ «اصول کافي»، بخش «کتابالحجة» گفتاري ويژه را بدان اختصاص داده است.۱
با توجه به اين سنت الهی، در دوره آخرالزمان نيز خداوند داراي راهبري راستين براي هدايت بندگان خود ميباشد که مطابق روايات معتبر شيعه از نسل فرزندان فاطمه عليها السلام بوده و هماکنون زنده است و به ارشاد مردمان ميپردازد.
دوم. راهبران حقيقي انسان، خود، انسانهایي تکامليافتهاند که بیواسطه يا باواسطه با پروردگار در ارتباط بوده و بیهرگونه خطا و لغزشی به منابع هدايت وحياني دسترسي کامل دارند و اين همان معناي صدق و صادقان است؛ چنان که در قرآن بدان تأکید میشود: (يا أيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقينَ):۲«ای كسانی كه ايمان آوردهايد! از خدا پروا كنيد و با راستان باشيد».