61
آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین

مردود می‌شمردند.

از این‌رو نه تنها مخلوق بودن افعال بندگان را انکار کردند،۱ بلکه دایره قضا و قدر و ‌اراده خداوند را نیز محدود کرده، فعل انسان را از این محدوده خارج دانستند.۲ بر این اساس، انسان در برابر خدا دارای قدرت و اراده است و بدون آنکه فعل او تحت اراده و حاکمیت مستقیم خداوند باشد، فعلی را انجام داده و یا ترک می‌کند؛ حتی اگر مخالف اراده، خواست و رضایت الهی باشد.۳ معتزلیان معتقد بودند که خداوند از ابتدای خلقتِ انسان، او را مستطیع آفریده۴ و انسان تا انتهای عمر خویش، افعال خود را بر اساس این نیروی خدادادی می‌آفریند و به تعبیری پدید آورنده و فاعل حقیقی افعال خود است.۵ این پندار بدین معنا بود که استطاعت‌ پیش‌ از فعل‌ حاصل‌ است‌ و از این‌رو انسان، مسئول‌ اعمال خویش شمرده می‌شود.۶

معتزله تفاوت میان فعل اختیاری و فعل غیر اختیاری را در وجود همین اراده و قدرت مؤثر دانسته، معتقد بودند انسان بر پایه همین قدرت و اراده، فاعل حقیقی و تنها فاعل فعل خواهد بود.۷ تأکید معتزله در مسئله فاعلیت انسان بر همین استطاعت و قدرت پیشین بود که می‌توانست منشأ پیدایش فعل شود. استطاعت در تفسیر ایشان قدرت بر فعل و ترک بود؛۸ و فاعل فعل، تنها با اراده خویش یکی از

1.. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۸، ص۱۶۸.

2.. همان، ج۹، ص۳۲؛ ج۶، ص۶.

3.. قاضی عبدالجبار، المختصر فی اصول الدین، ص۱۹۷.

4.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۲۲۹.

5.. همان، ص۵۳۸.

6.. همان، ص۲۲۹-۲۳۰.

7.. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۸، ص۵۲.

8.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۲۳۰.


آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
60

دانسته‌اند؛ برخی سوسن نصرانی و برخی معبد جُهَنی را منشأ پیدایش این حرکت در بصره دانسته‌اند.

البته عده‌ای نیز بر این باورند که این حرکت در شام پدید آمد و متون فلسفی و لاهوت مسیحی را در پیدایش این اندیشه در میان مسلمانان مؤثر دانسته‌اند.۱ این جنبش که حرکتی دینی - سیاسی بود، از سوی مخالفان به «قَدَریه» موسوم شد. از آنجا که بزرگان این فرقه به وسیله مخالفان خود به سرعت سرکوب و قلع و قمع شدند و آثارشان از میان رفت، اطلاعات گسترده و دقیقی از باورهای ایشان در دست نیست؛ اما ‌اندیشه این گروه در سده دوم از سوی جریان کلامی جدید و قدرتمند معتزله پیگیری شد. از آنجا که معتزلیان نیز «قَدَر» و وضعیت از پیش تعیین شده را برای انسان انکار می‌کردند، به «قَدَریّه» موسوم شدند.

قدَریان آیات و روایاتی را که بر عمومیت اراده و مشیت الهی دلالت داشت و یا سخن از قضا و قدر الهی می‌گفت را به علم یا خواست تشریعی خداوند باز می‌گرداندند. این گروه با استناد به آیاتی که انسان را مسئول کردار خویش معرفی می‌کرد و یا او را مکلّف به پذیرش امری می‌نمود، از نظریه تفویض دفاع می‌کردند.۲

معتزلیان با تأکید بر مسئولیت و تکلیف انسان و نیز عدالت خداوند - که بر پایه حسن و قبح عقلی تبیین می‌شد - فاعل حقیقی در افعال اختیاری انسان را شخص مکلَّف معرفی کردند. چنین شخصی بر پایه قدرت و اراده‌ای که خداوند از پیش به او عطا کرده است، می‌تواند فعلی را انجام داده و یا ترک کند. ایشان که بر تنزیه خداوند تأکید فراوان داشتند، هرگونه نسبت و ارتباط قبایح و ظلم به خداوند را

1.. نک: جهانگیری، مجموعه مقالات، ج۱، ص۳۸۹؛ جهانگیری، دانش‌نامه جهان اسلام، مدخل جبر و اختیار، ص۵۶۸؛ عطوان، فرقه های اسلامی در سرزمین شام در عصر اموی، ص۲۹-۳۴.

2.. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۸، ص۲۳۹-۲۴۴.

  • نام منبع :
    آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    500
تعداد بازدید : 1149
صفحه از 230
پرینت  ارسال به