195
آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین

در این نظریه انسان حقیقتاً فاعل است و خلق افعال از سوی خداوند جبر و مردود شمرده می‌شود، اما این به معنای حذف اراده الهی، نسبت به این بخش از عالم هستی نیست. در روایات منقول از سوی امامیه، مسئله هدایت و ضلالت مورد توجه ویژه قرار گرفته است. در مجامع روایی موجود از امامیه همچون کتاب المحاسن، الکافی و کتاب التوحید شیخ صدوق، ابواب مستقلی به روایات هدایت و ضلالت اختصاص یافته است و در تنظیم آنها، این باب پس از ابواب مرتبط با تبیین فاعلیت انسان و نظریه أمر بین أمرین قرار گرفته است. در این روایات نیز هدایت و ضلالت به خداوند نسبت داده شده است. در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود:

۰.‏به خدا اگر همه اهل آسمان‌ها و زمين‏ها گرد هم آيند براى آنكه يک بنده را كه خدا اراده كرده گمراه بماند به حق رهبرى كنند، نتوانند كه او را رهنمائى كنند و به حق برسانند و اگر همه اهل آسمان‌ها و زمين‌ها گرد هم آيند تا بنده‏اى را كه خدا خواسته به حق هدايت شود گمراه كنند، نتوانند او را گمراه كنند.۱

بنا بر این گزارش، خداوند هدایت و یا ضلالت فردی را اراده می‌کند. اما این هدایت و اضلال چگونه واقع می‌شود؟ اصل نفی جبر - که پیش‌تر به عنوان اصل حاکم در نظریه امامیه مطرح شد - مانع از این است که هدایت و اضلال به معنای خلق هدایت و ضلالت در قلوب انسان‌ها تفسیر شود. خلق در قلب و یا هر معنای دیگری که مستلزم جبر باشد، در ‌اندیشه امامیه مطرود است. اما این آیات و روایات، فعل هدایت و اضلال را به خدا نسبت داده است و در دیدگاه امامیه،

1.. «فَوَ اللّه لَوْ أَنَّ أَهْلَ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلَ الْأَرَضِينَ اجْتَمَعُوا عَلَى أَنْ يَهْدُوا عَبْداً يُرِيدُ اللّه ضَلَالَتَهُ مَا اسْتَطَاعُوا عَلَى أَنْ يَهْدُوهُ وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلَ الْأَرَضِينَ اجْتَمَعُوا عَلَى أَنْ يُضِلُّوا عَبْداً يُرِيدُ اللّه هِدَايَتَهُ مَا اسْتَطَاعُوا أَنْ يُضِلُّوه»(کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۶۵).


آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
194

معنا که خداوند از ضلالت ایشان خبر داده است. البته ممکن است اضلال، ترک لطف جدید در حق افراد باشد.۱ عده‌ای از معتزله نیز اضلال کافران را به معنای هلاک کردن و عقوبت از سوی خداوند دانسته‌اند.۲

پس جریان اصحاب حدیث، مسئله هدایت و ضلالت را همچون سایر افعال به خداوند منتسب کرده، به معنای خلق هدایت یا ضلالت در قلوب انسان‌ها می‌شمارد. این تفسیر اگرچه موافق با ظاهر آیاتی چون (یُضِلُّ اللّه مَن یَشاء وَ یهدِی مَن یَشَاء)۳ و آیات و روایات دیگر در مسئله هدایت و اضلال است، اما حقیقتاً به لغو بودن تکلیف و ثواب و عقاب می‌انجامد. اگر خداوند به اراده نافذ خویش کفر را در قلب کافر می‌آفریند، چگونه وی را به ایمان تکلیف کرده و در قیامت به دلیل عدم ایمانش عقاب خواهد شد؟

عقل‌گرایان معتزلی نیز اگرچه مسئله تکلیف و ثواب و عقاب را با نسبت دادن فعل به انسان حل کرده‌اند، اما حقیقت آن است که ناچار دست به تأویلات گسترده و دور از ذهنی زده‌اند. تأویل هادی و مضل بودن خداوند که از ظاهر آیات متعددی برداشت می‌شود، به معنای نام‌گذاری کردن افراد به ضال یا هدایت یافته، تأویلی دور از ذهن و فاقد قراین کافی است. چنانکه تأویل بردن به معنای ثواب دادن و یا عقوبت‌کردن نیز مخالف ظواهر است. در حقیقت نگاه و تفسیر معتزلی از فاعلیت، هرگونه نقشی را برای خداوند در مسائل مرتبط با فعل انسان، نفی کرده است و در این نگاه، ارتباط هدایت و ضلالت با فعل خداوند نفی شده است. اما در نظریه أمر بین أمرین فاعلیت انسان در همه امور با فاعلیت خداوند گره خورده و نقش فعال خداوند در تدبیر عالم هستی کاملاً برجسته و پررنگ است.

1.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۲۶۱.

2.. همان، ص۲۶۲؛ بغدادی، اصول الدین، ص۱۴۱.

3.. سورۀ نحل، آیۀ ۹۳؛ سورۀ مدثر، آیۀ ۳۱.

  • نام منبع :
    آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    500
تعداد بازدید : 1109
صفحه از 230
پرینت  ارسال به