نیز دیدگاه معتزله در مسئله استطاعت را مستلزم انکار «قدَر» دانسته است. وی بر همین اساس، استطاعت را معالفعل معرفی میکند، به این معنی که پس از وقوع فعل میتوان گفت فرد استطاعت بر این فعل داشته است.۱
از آنجا که استطاعت، مسئله اصحاب حدیث نبوده است و روش ایشان نیز پرهیز از ورود به عرصههای نظری و تبیینهای کلامی بود، دیدگاه ایشان در مسئله استطاعت چندان روشن نیست. البته به نظر نمیرسد ایشان همچون جهمیه، استطاعت را به شکل کلی انکار کرده باشند، اما از پذیرش استطاعت قبلالفعل که منشأ ایجادِ فعل، قبل از خلق الهی باشد پرهیز داشتند.
اشعری نیز دیدگاه اهل سنت و کسانی که خداوند را خالق و فاعل حقیقی افعال میشمارند، چنین گزارش کرده است:
۰.ایشان معتقدند که استطاعت تنها در زمان فعل پدید میآید و پیش از وقوع فعل، استطاعت انجام فعل وجود ندارد. خداوند برای هر فعل در زمان خود، قدرتی در انسان میآفریند که هیچ نقشی در ایجاد فعل ندارد و تنها با این قدرت، میتوان فعلی که خدا خلق کرده است را کسب نمود. ۲
در حقیقت کسی که استطاعت را همراه با فعل میداند، افعال را مخلوق خداوند و پدید آمده به قدرت و اراده الهی میشمارد. ابن حزم به این واقعیت تصریح کرده و میگوید:
۰.همه اهل سنت و هر کس معتقد به استطاعت معالفعل باشد مثل مریسی و برغوث و نجاریه، اشاعره، جهمیه و گروههایی از خوارج و مرجئه بر این باورند که همه افعال بندگان مخلوق است و خداوند این افعال را در