183
آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین

آفریده شده و شخص تا انتهای عمر خویش، افعال خود را بر اساس این استطاعت (که عبارت بود از صحت و سلامت و یا عرضی که بر فرد عارض می‌شود) می‌آفریند. در حقیقت استطاعت، شرط لازم برای تحقق اختیار و آزادی انسان است و در صورت نبود مانع و با ضمیمه شدن به اراده، می‌تواند به عنوان شرط کافی منشأ حرکت و فعل باشد.

در مقابل، اصحاب حدیث از پذیرش استطاعت (به هر معنایی) که منشأ ایجاد فعل باشد پروا داشتند. نباید از نظر دور داشت که جریان اهل حدیثِ این دوران - بر پایه روش‌شناسی خویش از اساس - تبیینی از استطاعت به دست نمی‌دادند؛ هم‌چنان که در دیگر آموزه‌های اعتقادی چنین می‌کردند. در نگاه این جماعت، خداوند خالقِ همه چیز بوده و خالقی جز او نیست. چنانکه در فصل نخست اشاره شد، اهل حدیث افعال انسان را نیز مخلوق خدا می‌دانستند و از این‌رو معتقد بودند که افعال بندگان به قدرت الهی پدید می‌آید و قدرت و استطاعت انسان در پیدایش افعال تأثیری ندارد. امام احمد حنبل پیشوای اهل حدیث در بیان این مطلب و نقد دیدگاه معتزله - که استطاعت را به انسان نسبت می‌دادند - گفته است:

۰.استطاعت و قوت از خداست، آنچه خدا بخواهد همان می‌شود و آنچه نخواهد واقع نخواهد شد. آن‌ که معتزله می‌گویند استطاعت در دست ایشان است، صحیح نیست.۱

از این عبارات انکار مطلق استطاعت استفاده نمی‌شود، بلکه تنها انکار نظریه معتزله را می‌توان استفاده کرد. ابوعبداللّه ذهلی (م۲۵۸) از دیگر مشایخ اصحاب حدیث

1.. «الاستطاعة للّه و القوة، ما شاء اللّه كان من ذلك و ما لم يشأ لم يكن، ليس كما يقول هؤلاء- يعنى المعتزلة- الاستطاعة إليهم»(احمدی، المسائل و الرسائل المرویه عن الامام احمد، ص۱۴۷).


آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
182

و غیلان بر این باور بودند که استطاعت همان صحت جوارح، سلامت و عدم‌المانع است.۱

اینکه استطاعت، حقیقتی غیر از مستطیع شمرده شود که بر فرد عارض می‌شود یا همان نفس مستطیع است، به یقین در دیدگاه متکلم نسبت به زوال یا عدم زوال استطاعت تأثیر مستقیم داشت. اما با وجود همه این اختلاف‌ها، چه استطاعت، عرض باشد و چه نباشد؛ معتزله در یک مسئله اتفاق نظر داشتند و آن اینکه استطاعت قبل از فعل موجود است.۲ در حقیقت، قدرت و استطاعتی که پیش از فعل و پدید آمدنِ مقدور در انسان وجود دارد، این امکان را فراهم می‌کند که فردِ دارای استطاعت، حقیقتاً فاعل باشد و فعل به واسطه این استطاعت واقع شود.۳

مطلب دیگری که می‌توان مورد وفاق میان قدریان دانست، ضرورت‌بخش نبودن استطاعت بود.۴ استطاعت، علتِ فعل نیست و به خودیِ خود سبب پدید آمدن مقدور نمی‌شود، اگرچه برای وقوع مقدور ضروری است. استطاعت، شرط انجام فعل است و فاعل مختار با به کاربستن این استطاعت، منشأ فعل می‌شود؛ اما ممکن است عوامل و موانع بیرونی مانع پدید آمدن فعل شود، بدون آنکه وصف استطاعت از انسان سلب شود.۵ قطعاً بدون استطاعت، فعل از انسان واقع نمی‌شود. به همین دلیل و از آنجا که معتزله بر مسئولیت و تکلیف انسان و نیز عدالت خداوند تأکید داشتند، معتقد بودند انسان از ابتدای خلقت، مستطیع

1.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۲۲۹؛ احمد بن سلیمان، حقایق المعرفة، ص۲۱۹؛ ابن مرتضی، المنیة و الامل، ص۱۶۶-۱۷۱.

2.. اشعری، مقالات الاسلامیین ، ص۲۳۰.

3.. همان، ص۲۳۵.

4.. همان، ص۲۳۰.

5.. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۴، ص۳۳۱.

  • نام منبع :
    آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    500
تعداد بازدید : 1267
صفحه از 230
پرینت  ارسال به