173
آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین

حکم عقل، مکلفان ناچار از انجام آن هستند. از جمله نخستین تکالیف عقلی، نظر در ادله است که از نظر متکلمان عقل‌گرا نخستین واجب شمرده می‌شود.۱ اما از آنجا که پاره‌ای از تکالیف در دسترس عقل نیست و عقل در آن مورد تکلیفی بیان نمی‌کند، در این موارد راه شناخت تکلیف، سمع و دلیل شرعی است و منبع دسترسی به این نوع از تکالیف، بیشتر بر محوریت کتاب و سنت است. ۲

در اینجا پرسشی اساسی متکلمان را به پاسخ‌گویی واداشته است که آیا تکالیف الهی، هدف و غرضی را دنبال می‌کند؟ طبیعی است که در این مسئله نیز رویکردهای مختلفی وجود دارد؛ اصحاب حدیث و اشاعره وجود غرض و هدف را در افعال الهی و از جمله تکلیف برنمی‌تابند. ایشان بر این اساس که ‌اراده خداوند محدود به حدی نیست و هیچ چیزی اعم از رعایت اصلح و یا لطف نمی‌تواند خداوند را محدود کند، خواست و اراده الهی را تنها منشأ تکلیف معرفی کردند. ایشان بدون پرسش از علت و غرض تکلیف، تنها از آن جهت که از جانب خداست، تکلیف را امری حسن و مقبول می‌شمردند که آدمی ملزم به عمل به آن است.۳ اما معتزلیان اصرار داشتند که تکالیف الهی دارای هدف مشخص است. عدل‌گرایان در تعابیر مختلف، با تأکید بر عنصر مصلحت، چنین استدلال کرده‌اند که خداوند همیشه مصلحت و خیر آدمی را می‌خواهد و تکالیف، لطف الهی برای کمک به رشد و تکامل انسان و یا مشقتی برای رسیدن به ثواب (مصلحت اخروی) است.۴

1.. سید مرتضی، الذخیرة فی علم الکلام، ص۱۶۷-۱۶۹؛ قاضی عبدالجبار، شرح اصول الخمسة، ص۳۹.

2.. شیخ مفید، التذکره، ص۲۸.

3.. اشعری، اللمع فی الرد، ص۹۹-۱۱۵؛ باقلانی، تمهید الأوائل، ص۵۰-۵۲، ابن فورک، مقالات الشیخ أبی‌الحسن الأشعری، ص۱۲۹-۱۴۸.

4.. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۱۴، ص۱۱۵-۱۸۰؛ قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۱۱، ص۳۸۶؛ شیخ مفید، أوایل المقالات، ص۷-۸؛ سید مرتضی، الذخیرة فی علم الکلام، ص۱۰۸؛ شیخ طوسی، الاقتصاد، ص۶۴.


آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
172

و فعل انسانی را مورد توجه قرار می‌دهد. از جمله این مبانی، مسئولیت و تکلیف آدمی است. مکلف بودن آدمی و پذیرش این حقیقت که انسان به انجام یا ترک مجموعه‌ای از افعال ملزم شده، در ادیان الهی مورد تأکید قرار گرفته است. همه شرایع و به ویژه شریعت اسلامی، انسان را در برابر خداوند دارای مسئولیت‌ها و تکالیفی معرفی می‌کند. اگر چه در قرآن واژه تکلیف به کار نرفته است، اما مشتقات آن هفت بار تکرار شده و عموماً به این معنا است که خداوند آدمی را به انجام دادن آنچه در توانش نیست، مکلف نمی‌سازد (لا يُكَلِّفُ اللّه نَفسًا إِلّا وُسعَها). ۱

از آنجا که در معنای تکلیف، اراده و یا امر مکلِّف لحاظ شده است، این پرسش مطرح می‌شود که منشأ تکلیف کجاست؟ آیا خداوند به عنوان تکلیف‌کننده، نسبت به افعال انسان اراده و امر دارد؟ پیش‌تر درباره اراده الهی سخن گفتیم؛ یکی از اقسام ‌اراده خداوند که در قالب اصطلاحی کلامی مطرح می‌شود، اراده تشریعی است. اراده تشریعی همان خواست شارع است که در قالب امر یا نهی ابراز می‌شود. بسیاری از فقهای مذاهب مختلف بر این نکته تأکید کرده‌اند که همه افعال اختیاری انسان، محکوم به تکلیفی از تکالیف شرعی است. یعنی یا مورد امر و یا مورد نهی قرار گرفته است.

بر همین اساس جریان‌های کلامیِ حدیث‌گرا، وجوب تکالیف را سمعی می‌دانند و با انکار تکالیف عقلی، کتاب و سنت را به عنوان مصادر اصلیِ شناخت و تحصیل تکالیف معرفی می‌کنند.۲

در مقابل، متکلمان عقل‌گرا در یک تقسیم‌بندی کلی، تکالیف را به دو قسم عقلی و شرعی تقسیم می‌کنند. عقل، منبع شناخت پاره‌ای از تکالیف است که به

1.. سورۀ بقره، آیۀ ۲۸۶. همچنین نک: سورۀ بقره، آیۀ ۲۳۳؛ سورۀ انعام، آیۀ ۱۵۲؛ سورۀ اعراف، آیۀ ۴۲؛ سورۀ مؤمنون، آیۀ ۶۲؛ سورۀ طلاق، آیۀ ۷.

2.. شافعی، الأم، ج۷، ص۲۸۷.

  • نام منبع :
    آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    500
تعداد بازدید : 1179
صفحه از 230
پرینت  ارسال به