113
آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین

خدا اجازه ندهد، فعل در خارج محقق نخواهد شد. نکته ظریف این نظریه اینجاست که اگر فعلی به اذن الهی واقع ‌شد، مسئولیت این فعل با فاعل حقیقیِ فعل، یعنی انسان خواهد بود؛ اگرخطا کرد خود باید پاسخ‌گو باشد و اگر کار او به خیر و صلاح بود، همو است که مورد ستایش قرار خواهد گرفت.

امام صادق علیه السلام در پاسخ به مفضل بن عمر که از کیفیت و چگونگی أمر بین أمرین پرسش کرده بود، با مثالی پاسخ داده فرمودند:

۰.چگونه اگر فردی را ببینی که اقدام به گناه کرده است و او را از گناه نهی کرده و بر حذر بداری، اما او به نهی تو توجهی نکند و مرتکب گناه شود اینگونه نیست که چون به نهی تو توجه نکرده است و تو او را رها کرده‌ای پس تو وی را به گناه انداخته باشی.۱

با این مثال امام علیه السلام به این نکته توجه می‌دهند که خداوند علم دارد که انسان چه می‌کند و بر اساس این علم و تقدیر، قدرت و ابزار عمل در اختیار انسان قرار داده است و البته او را از ارتکاب گناه نهی کرده، راه هدایت را به او نمایانده است. اگرچه می‌توانست با سلب قدرت و یا ایجاد مانعی، از خطا و گناه فرد جلوگیری کند، اما از آنجا که عمل افراد باید از روی اختیار باشد، او را رها می‌کند و این فرد با اختیار خویش گناهی مرتکب می‌شود. در اینجا خدا او را به گناه نیانداخته و او خود، مسئول عمل خویش است.

همین مطلب در روایتی کوتاه که با دو طریق از امام صادق علیه السلام و با همان مضامین از امام کاظم علیه السلام نقل شده، چنین آمده است:

۰.خداوند انسان‌ها را امر و نهی فرموده، پس آنچه بدان امر کرده است، راه انجام آن را نیز قرار داده و آنچه از آن نهی کرده، راه ترکش را برای بندگان

1.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۶۰؛ شیخ صدوق، التوحید، ص۳۶۲.


آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
112

چه بخواهد انجام می‌دهد. اما در نظریه «أمر بین أمرین» اگرچه خداوند ابزار و قدرت فعل را به افراد داده است، اما برای تحقق فعل، اذن و ‌اراده خداوند نیز لازم است. خداوند قدرت را تملیک کرده و این مالکیت، یک امر صوری و لفظی نیست، بلکه انسان واقعاً مالک قدرت و اختیار است و بر پایه قدرت و امکانی که دارد فعل را اراده می‌کند، پس جبری در کار نیست. اما چنان‌که در روایات استطاعت مع‌ الفعل فرمودند، استطاعتی که پیش از فعل به انسان داده می‌شود، تمام آنچه برای تحقق فعل لازم است نیست. اعطای قدرت به بندگان، چیزی از قدرت خدا نمی‌کاهد و او همچنان مالک قدرتی است که عطا کرده و البته بر مقدور انسان، قدرت و تسلط دارد. این تعبیر در روایات متعددی آمده است که «هُوَ الْمَالِكُ لِمَا مَلَّكَهُمْ‏ وَ الْقَادِرُ عَلَى مَا أَقْدَرَهُم‏»،۱ در نتیجه چیزی از حوزه سلطنت و ملک او خارج نمی‌شود. از آنجا که خداوند مدبر این عالم است و جهان ملک و سلطنت اوست، هیچ برگی بدون اجازه او از درخت نمی‌افتد. پیش‌تر به این فرموده امام صادق علیه السلاماشاره کردیم که فرمود:

۰.چیزی در آسمان و زمین پدید نخواهد آمد، مگر به این هفت ویژگی: به مشیت و اراده و قدر و قضا و اذن و کتاب و اجل. پس کسی که گمان کند یکی از این مراتب را می‌تواند نقض کند کافر شده است.۲

اگر خداوند اذن در تحقق فعلی ندهد، فعل فاعل مختار با وجود استطاعت و اختیار، در عالم تکوین محقق نخواهد شد، پس تفویض هم در کار نیست. به بیان دیگر اگرچه با داشتن استطاعت و اختیار، جبر نفی می‌شود و در نتیجه انسان حقیقتاً فاعل است، اما تفویض هم نشده؛ زیرا ‌اراده خداوند همچنان حاکم است و اگر

1.. شیخ صدوق، التوحید، ص۳۶۱.

2.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۴۹.

  • نام منبع :
    آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    500
تعداد بازدید : 1284
صفحه از 230
پرینت  ارسال به