نفی جبر و تبیین جایگاه تکلیف در افعال بندگان است، بر وجود استطاعت و قدرت انجام فعل پیش از تکلیف و امر و نهی تأکید شده است. همه این گزارشها در این نکته مشترکاند که فاعل، پیش از تکلیف و پیش از انجام فعل، ابزار و مقدمات فعل را در اختیار دارد. در حقیقت این مقدار از استطاعت - که مورد تأکید قدریان و معتزله نیز بود - تأمینکننده اختیار و حریت انسان است و انکار آن، مستلزم پذیرش جبر و متهم کردن خداوند خواهد بود.
به بیان دیگر یک معنای استطاعت، قدرت بر انجام فعل است که از سوی خداوند به بندگان اعطا میشود؛ این قدرت، تکلیفساز و مقوم مفهوم اختیار است و باید پیش از تکلیف به فرد داده شود. با انکار اصل قدرت و یا انکار تقدم آن بر فعل و یا تکلیف، به حوزه جبر کشیده میشویم. از اینرو در روایات برای نفی جبر و اثبات تکلیف، استطاعت به معنای قدرت برفعل را تأیید و تأکید کردهاند و البته زمان اعطای این استطاعت، قبل از فعل است.
امام صادق علیه السلام در پاسخ عبدالرحیم قصیر که از استطاعت پرسیده بود، فرمود:
۰.خداوند انسان را آفرید و در او ابزار و سلامتی قرار داد و این همان قدرت و توانی است که فرد به وسیله آن حرکت میکند و فعل را انجام میدهد.۱
در گزارشهای دیگری نقل شده که فرمود:
۰.هیچ بندهای فاعل و حرکتکننده نیست، مگر اینکه استطاعت آن فعل را داشته باشد. هرگز فاعلی نخواهد بود، مگر آنکه دارای استطاعت بر انجام فعل باشد و تکلیف پس از استطاعت خواهد بود.۲